|
|
تحلیل نظریه خودآیینی کانت بر مبنای مضامین ولایتپذیری در قرآن و صحیفه سجادیه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حسینی حکمت حکیمه ,حسینی رزمگاه زهرا ,حسینی محمد
|
منبع
|
حكمت اسلامي - 1403 - دوره : 11 - شماره : 4 - صفحه:95 -116
|
چکیده
|
در باب انگیزه فعل اخلاقی انسان، سه حالت متصور است. اینکه رفتار اخلاقی برآمده از کشش و حکمی از درون خود فرد باشد یا عامل بیرونی، به نام خودآئینی و دگرآئینی موسوم شده است؛ لکن حالت سومی به نام ولایتپذیری الهی مطرح است که علاوه بر کفایت انسان از خودآیینی، او را از بند دگرآیینی نجات میدهد و «ولایتآیین» میکند. کانت، صاحب نظریه «خودآئینی» است که با غایتانگاری انسان، او را محور قرار داده و معتقد به استقلال و آزادی فینفسه عقل و اراده نسبت به هر نظام علت و معلولی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی بر مبنای مضامین ولایتپذیری در قرآن و صحیفه سجادیه به تحلیل این نظریه پرداخته است تا اشتراک و افتراق نظریه خودآیینی کانت با دیدگاه ولایتپذیری و ولایتآیینی قرآنی را نمایان سازد. حاصل این کاوش نشان داد هر دو دیدگاه، انگیزههای درونی مغایر با عقل و تقابل با سیطره عوامل بیرونی غیر خدا را رد میکنند. اما موارد افتراق این نظریه با مضامین ولایتپذیری شامل باور به کفایت و حجیت اراده عقلانی، فردگرایی و ارجحیتبخشی به فهم خود، القای تعدد و تکثر مسیرهای اخلاقی، نادیدهانگاری و نفی مضامین ولایتپذیری و امتناع تحقق خارجی خودآیینی به معنای واقعی است.در باب انگیزه فعل اخلاقی انسان، سه حالت متصور است. اینکه رفتار اخلاقی برآمده از کشش و حکمی از درون خود فرد باشد یا عامل بیرونی، به نام خودآئینی و دگرآئینی موسوم شده است؛ لکن حالت سومی به نام ولایتپذیری الهی مطرح است که علاوه بر کفایت انسان از خودآیینی، او را از بند دگرآیینی نجات میدهد و «ولایتآیین» میکند. کانت، صاحب نظریه «خودآئینی» است که با غایتانگاری انسان، او را محور قرار داده و معتقد به استقلال و آزادی فینفسه عقل و اراده نسبت به هر نظام علت و معلولی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی بر مبنای مضامین ولایتپذیری در قرآن و صحیفه سجادیه به تحلیل این نظریه پرداخته است تا اشتراک و افتراق نظریه خودآیینی کانت با دیدگاه ولایتپذیری و ولایتآیینی قرآنی را نمایان سازد. حاصل این کاوش نشان داد هر دو دیدگاه، انگیزههای درونی مغایر با عقل و تقابل با سیطره عوامل بیرونی غیر خدا را رد میکنند. اما موارد افتراق این نظریه با مضامین ولایتپذیری شامل باور به کفایت و حجیت اراده عقلانی، فردگرایی و ارجحیتبخشی به فهم خود، القای تعدد و تکثر مسیرهای اخلاقی، نادیدهانگاری و نفی مضامین ولایتپذیری و امتناع تحقق خارجی خودآیینی به معنای واقعی است.
|
کلیدواژه
|
ولایتپذیری، خودآیینی، کانت، قرآن، صحیفه سجادیه، انگیزه فعل اخلاقی
|
آدرس
|
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم, دانشکده مشهد, ایران, دانشکاه علوم و معارف قرآن کریم قم, ایران, دانشگاه رضوی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hosseini.do@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
analysis of kant’s principle of autonomy based on the themes of divine submission in the quran and al-ṣaḥīfa al-sajjādiyya
|
|
|
Authors
|
hosseini bibi hakime ,hoseini razmgah seyyede zahra ,hosseini seyyed mohammad
|
Abstract
|
regarding the motivation for moral actions, three scenarios are conceivable. moral behavior arising from an individual’s internal drive or from an external factor is termed autonomy and heteronomy respectively. the third scenario known as the “submission to wilāyah” or “divine submission” is presented. this third state, while enabling man to become self-sustained in terms of autonomy, frees him from heteronomy and establishes him as a follower of divine guidance (wilāyah). kant, the proponent of the theory of autonomy, centers humanity as the ultimate purpose and asserts the independence and intrinsic freedom of reason and will from any causal system. this study employs an analytical-critical method to explore kant’s principle of autonomy in light of the themes of divine submission in the quran and al-ṣaḥīfa al-sajjādiyya, aiming to highlight similarities and differences between kant’s view and the quranic perspective of submission to wilāyah and divine guidance. the findings reveal that both perspectives reject internal motivations inconsistent with reason and domination by external factors other than god. however, their differences include kant’s belief in the sufficiency and authority of rational will, individualism, prioritization of self-understanding, the promotion of moral plurality, the neglect and denial of divine submission themes, and the impossibility of practically achieving true autonomy.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|