|
|
رساله خطی بداء، منسوب به صدرالمتالهین شیرازی (بررسی انتقادی انتساب همراه با تصحیح متن)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نوئی ابراهیم
|
منبع
|
حكمت اسلامي - 1400 - دوره : 8 - شماره : 4 - صفحه:187 -209
|
چکیده
|
برخی فهرستنگاران نسخ خطی، رسالهای به زبان عربی در باب بداء را به صدرالمتالهین شیرازی نسبت دادهاند. از این رساله سه نسخه در کتابخانههای ایران نگهداری میشود. عمده قرائن مورد اعتماد آنها، قرائن پیرامونی یکی از این نسخههای سهگانه است. نوشتار حاضر بهدنبال بررسی این انتساب است و بر پایه شواهد درونمتنی و برونمتنی متعددی نشان خواهد داد که این انتساب قابل پذیرش نیست. درباره تعیین نام مولف این رساله، به قرینه تاریخ کتابت قدیمیترین نسخه باقی مانده از این رساله (1261هجری) که از روی نسخه اصل مولّف استنساخ شده باید گفت مولّف باید قبل از این تاریخ در قید حیات بوده باشد. البته عدم تعرض رساله حاضر به سخنان شخصیت پرآوازه علامه مجلسی و آثار مشهور وی (مانند بحار الانوار و مرآه العقول)، این گمان را هم میتواند در پی داشته باشد که مولّف قبل از تالیف آثار مزبور علامه مجلسی به تالیف رساله حاضر پرداخته باشد؛ هرچند ممکن است در پاسخ به این گمان گفته شود که ظاهراً بنای رساله بر اختصار بوده و مولّف هم رویکردی فلسفی و عرفانی به آموزه بداء داشته و صرفاً متعرّض دیدگاه میرداماد و ملاصدرا شده است. در نوشتار حاضر، علاوه بر این، متن مصحّح این رساله هم خواهد آمد.
|
کلیدواژه
|
بداء، صدرالمتالهین شیرازی، نسخ خطی، رساله البداء
|
آدرس
|
دانشگاه شهید بهشتی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
e_noei@sbu.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
A Manuscript on bada’ Ascribed to Mulla Sadra(A Critical study of Ascription and Correction of the Text)
|
|
|
Authors
|
noei Ebrahim
|
Abstract
|
Some cataloguers have recorded an Arabic manuscript on bada’ ascribed to Mulla Sadra. There are only three copies of this treatise kept in libraries in Iran. Their reliable major evidence come from a context of one of those three. This article goes to study the ascription and thus the evidence from both the text and context show that the ascription is not acceptable. As per the oldest date of the extant copy of the treatise (1261 Islamic L. C.) transcribed from the original one, one can infer that the author should have lived before that time. Nonetheless, the author has not mentioned the name of the most celebrated scholar Allamah Majlesi or his works (such as Biharu alAnwar or Mir’atu al‘Uqul); this might suggest the idea that the treatise had been authored before Majlesi’s works. There is another justification, however, that the treatise was intended to be in brief and the author’s approach was merely mystical and philosophical; that is why he merely mentioned the names of Mirdamad and Mulla Sadra. The article has provided for the corrected text, too.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|