نقد و بررسی نظریۀ مطابقت از منظر سهروردی و هیدگر
|
|
|
|
|
نویسنده
|
هانی کاظم
|
منبع
|
پژوهشهاي معرفت شناختي - 1403 - دوره : 13 - شماره : 27 - صفحه:277 -298
|
چکیده
|
هرچند پیشینۀ نظریۀ مطابقت به عنوان ملاک حقیقت به آموزۀ ایدههای افلاطون باز میگردد اما طرح و بسط این نظریه در فلسفۀ ارسطو صورت میگیرد. در نظر ارسطو حقیقت و صدق به معنای مطابقت حکم یا گزاره با امر واقع و ناحقیقت و کذب به معنای عدم مطابقت است. از زمان ارسطو نظریۀ مطابقت با وجود فراز و نشیبهایی که داشته، همواره یکی از نظریات غالب در حیطۀ معرفتشناسی بوده است. البته برخی از فیلسوفان نیز ضمن توجه به نظریۀ مطابقت، به امری مقدم بر این نظریه اشاره داشتهاند که اساساً امکان طرح آن را فراهم کرده است. هیدگر و سهروردی ضمن نقد سنتهای فلسفی قبلِ از خود بر این نکته تاکید کردهاند که فهم و درک اولیۀ انسان و نسبت او با اشیاء و پدیدهها از سنخ گزاره و حکم نیست. اکنون پرسش مهمی مطرح میشود: امرِ مقدم بر حقیقت گزارهای کدام است که امکان حقیقت در معنای مطابقت را فراهم میآورد؟ این نوشتار درصدد است با روشی توصیقی-تحلیلی به بررسی این پرسش از منظر سهروردی و هیدگر بپردازد. هیدگر معتقد است حقیقت در معنای ناپوشیدگی معنای اولیۀ حقیقت است و فراموشی این معنا سبب طرح حقیقت در معنای مطابقت شده است. سهروردی نیز معتقد است حقیقت در معنای شهود اشیاء مقدم بر نظریۀ مطابقت است. هیدگر و سهروردی ضمن نقد نظریۀ مطابقت معتقدند این نظریه کارایی لازم برای انکشاف حقیقت را ندارد.
|
کلیدواژه
|
سهروردی، هیدگر، نظریۀ مطابقت، ناپوشیدگی، معرفت شهودی
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبائی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
kazem.hani1394@gmail.com
|
|
|
|
|