>
Fa   |   Ar   |   En
   سولیپسیسم نزد شوپنهاور و ویتگنشتاین متقدم  
   
نویسنده سینایی مقدم مهران ,رعایت جهرمی محمد
منبع پژوهشهاي معرفت شناختي - 1399 - دوره : 9 - شماره : 19 - صفحه:195 -212
چکیده    سولیپسیسم، به مفهوم اینکه از لحاظ هستی‌شناختی تنها من هستی دارم و هستیِ جهانِ خارج فقط به مثابه موضوع و مضمون ذهن من، هستی دارد و هر آنچه شناخته می‌شود فقط به واسطه ذهنمندی من همچون تنها شناسنده، نگریسته می‌شود، مساله‌ای است که از دوران مبنا قرار گرفتن سوژه اندیشنده توسط دکارت و همچنین توجه به ذهن شناسنده توسط فلاسفه‌ای همچون بارکلی و کانت و سپس در ایده‌آلیسم آلمانی، اهمیت فراوانی داشته است. در نتیجه سولیپسیسم مساله‌ای فرعی در فلسفه نیست بلکه به طور اساسی در همین چارچوب، من به عنوان هستنده‌ای خودآگاه و شناسنده، منطبق بر نحوه هستومندی و به خاطر قالب‌ها و صورت‌های آگاهی‌ام، جهان و آگاهی و ذهنمندی دیگران را به طور سولیپسیستی می‌شناسم. این مساله نزد برخی فیلسوفان معاصر، آنچنان که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته است. شوپنهاور و ویتگنشتاین به این موضوع در قالب بحث پیرامون نحوه شناخت من متافیزیکی و نیز محدوده و مرزهای جهان پرداخته‌اند. شوپنهاور بر اساس ایده‌آلیسمِ مبتنی بر فلسفه استعلایی کانت، معتقد است که هستی جهان منوط به ذهنی شناسنده است که جهان در آن بازنمود یافته است. این ذهن، خودش در قالب زمان و مکان و علیت نمی-گنجد. خود، شناسنده جهان است ولی نمی‌تواند خودش را بشناسد. ویتگنشتاین متقدم نیز در تراکتاتوس، تحت تاثیر شوپنهاور، بر اساس کاربردها و نقش زبان، مرزهای جهان و شناختِ من متافیزیکی را در بحث سولیپسیسم مورد توجه قرار داده و آن را در تجربیات اول شخص مانند درد و تجربه‌ عواطف نسبت به شناخت آن در دیگران به بحث گذاشته است.
کلیدواژه سولیپسیسم ,آگاهی ,خودآگاهی ,جهان من
آدرس دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره), ایران, دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین, گروه فلسفه, ایران
پست الکترونیکی raayatjahromi@hum.ikiu.ac.ir
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved