>
Fa   |   Ar   |   En
   رویکرد علامه طباطبایی به مسئله نسبیّت معرفت  
   
نویسنده شیر علی نیا ابراهیم ,اکبریان رضا ,سعیدی مهر محمد
منبع پژوهشهاي معرفت شناختي - 1396 - شماره : 14 - صفحه:7 -33
چکیده    هویت تحوّلی، پیوستگی درونی، وابستگی بیرونی و محدودیت‌های روشی، چهار عامل اصلی نسبیت معرفت هستند. از نظر علامه طباطبایی، نسبیت معرفت با حقیقت علم و معرفت (واقع‌نمایی) سازگار نیست و سخن نسبی‌گرایان در تحلیل نهایی به سخن سوفسطائیان و انکار علم کشیده می‌شود. ازآنجاکه علامه بر فلسفه به مثابه ابزار گفتگوی عقلی میان همه انسان‌ها تاکید داشته و نقش برجسته‌ای برای حس در فرآیند شناخت قائل هستند، نظریه معرفت ایشان بیشتر در معرض پرسش از نسبیت قرار دارد. در این نوشته، رویکرد علامه طباطبایی درمواجهه با مسئله نسبیت معرفت، مبتنی بر اصول انکارناپذیر بررسی می‌شود. اصول انکارناپذیر، اصولی هستند که انکار آنها مستلزم اثبات شان است. اصل واقعیت و اصل علم، به عنوان اصول انکارناپذیر، مبادی عبور از سفسطه و نسبیت معرفت هستند و اصل تجرّد علم و بازگشت علم حصولی به حضوری، جهان علم را با واقعیت پیوند می‌زند و به لحاظ روش‌شناختی، جهان را در جهان می‌شناسانند. این چهار اصل، ارکان مواجهه علامه طباطبایی با مسئله نسبیت معرفت هستند.
کلیدواژه علامه طباطبایی، نسبیت معرفت، واقعیت، اصول انکارناپذیر
آدرس دانشگاه تربیت مدرس, دانشکده علوم انسانی, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, ایران
پست الکترونیکی saeedimehr@yahoo.com
 
   Allameh Tabatabaie’s approach to the epistemological relativism  
   
Authors Shiralinia Ebrahim ,Akbarian Reza ,Saeedimehr Mohammad
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved