چالش‌های حکمرانی در سیاستگذاری راهبردی خاورمیانه

قواعد حکمرانی در سیاستگذاری عمومی کشورها بر اساس معادله قدرت، فرهنگ سیاسی و ساختار حکومتی تعریف می‌شود. بحران غزه و جنگ پرشدت اسرائیل بیانگر این واقعیت است که نه تنها سیاست بین‌الملل در فضای آنارشی به سر می‌برد، بلکه نشانه‌هایی از چالش در حوزه ساختاری کشورها برای تصمیم‌گیری راهبردی وجود دارد. هر گاه مبانی تصمیم‌گیری و سیاستگذاری راهبردی با خلا ادراکی، فقدان عقلانیت راهبردی و چالش امنیتی روبرو شود، بیانگر آن است که محورهای اصلی سیاستگذاری راهبردی مورد توجه واقع نشده است. اگر خواسته باشیم قالب‌های ادراکی حل منازعه در خاورمیانه را مورد توجه قرار دهیم، لازم است تا به قواعد حکمرانی در این جامعه توجه داشته باشیم. در غیر این صورت با چالش‌های دائمی، فراگیر و پایان‌ناپذیر روبرو خواهیم شد. درک قواعد حکمرانی می‌تواند بسیاری از چالش‌های امنیت منطقه‌ای غرب آسیا را کنترل و محدود سازد. در این مقاله تلاش می‌شود تا اولاً قواعد حکمرانی در سیاستگذاری عمومی مورد توجه قرار گیرد. ثانیا نشانه‌های امنیتی و چالش‌های بحران‌ساز خاورمیانه بررسی شود. ثالثا تلاش می‌شود تا رویکردهای مناسب برای حل و فصل منازعه در شرایط بحرانی خاورمیانه ارائه شود. پرسش اصلی مقاله آن است که مبانی حکمرانی در خاورمیانه دارای چه نشانه‌هایی است و چه تاثیری بر بحران‌های منطقه‌ای و سیاستگذاری راهبردی کشورهای منطقه‌ای به جا می‌گذارد. فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که قواعد حکمرانی در سیاستگذاری امنیت منطقه‌ای کشورها مبتنی بر شفافیت، مشارکت، عدالت، بهره‌وری و پاسخگویی بوده که این نشانه‌ها در فرآیند تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی امنیت منطقه‌ای خاورمیانه به میزان محدودی مورد توجه کارگزاران و سیاستگذاران قرار می‌گیرد.

governance challenges in the strategic policy of the middle east

the rules of governance in the public policy of countries are defined on the basis of the power equation, political culture and state structure. the crisis in gaza and the intense war waged by israel are indicative of the fact that not only international politics is going through a period of anarchy, but there are signs of challenge in the structures of countries for making strategic decisions. when the foundations of strategic decision-making and policymaking are faced with lack of understanding, absence of strategic rationality and security challenges, it means that the principal pivots of strategic policymaking have not been taken into consideration. if we intend to consider the conceptual frameworks of conflict resolution in the middle east, we need to pay attention to the rules of governance in this region; otherwise, we will be faced with constant, broad-based and unending challenges. understanding the rules of governance can control and mitigate many of the security challenges of the west asian region. in this paper, first of all, we seek to consider the rules of governance in public policymaking. second, security signs and crisis-making challenges will be explored, and third, efforts will be made to present proper approaches to conflict resolution in the critical circumstances of the middle east.the principal question raised by this papers is, “what signs do the foundations of governance have in the middle east and how do they affect regional crises and strategic policies of the regional countries.” the hypothesis of the paper is, “the rules of governance in the regional security policy of the countries is based on transparency, participation, justice, productivity and accountability whiles such signs are taken into consideration by statesmen and policymakers to a limited extent in the process of making and adopting regional security decisions and policies in the middle east.” the data analysis method was used in this paper.