بررسی سیاست‌های اتحادیه اروپا برای مدیریت تضاد منافع در حوزه تغییر اقلیم

تغییر اقلیم ازجمله چالش‌هایی است که زندگی بشر بر روی کره زمین را تهدید می کند. در این میان، کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز مستثنا نبوده و در معرض خطرات ناشی از تغییر اقلیم هستند. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که سیاستگذاری اتحادیه اروپا برای حل چالش تضاد منافع در موضوع تغییر اقلیم چگونه بوده است؟ در پاسخ می توان این فرضیه را مطرح کرد که اتحادیه اروپا برای مقابله با تغییر اقلیم رویکردی نهادی را اتخاذ کرده است که بر اساس آن نهادهای سیاستگذار با در نظر گرفتن مخاطرات تغییر اقلیم و در عین حال تفاوت های کشورهای عضو، سیاست هایی را اتخاذ نموده، نهادهای قانون گذار بستر قانونی موردنیاز را فراهم کرده و با تلاش برای ایجاد تعادل میان منافع اقتصادی و منافع زیست محیطی با همراهی سیاستگذاران به مدیریت تضاد منافع ناشی از تغییر اقلیم پرداخته اند. برای بررسی فرضیه از نظریه حکمرانی چندسطحی و برای آزمون آن از روش «مطالعه موردی ذاتی» بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد اتحادیه اروپا از راه ایجاد هماهنگی میان کشورهای مختلف و در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشورهای ضعیف تر توانسته است به مقابله با تغییرات آب‌وهوایی بپردازد. افزون بر آن، به‌نوعی در سطح بین المللی نیز با در نظر گرفتن شرایط کشورهای درحال‌توسعه به مقابله با این پدیده کمک کرده است.

examining eu policies for managing conflict of interests in the field of climate change

climate change is one of the challenges that threaten human life on the planet, and the eu member states are not exempt from this. the current research aims to answer the question, how has the european union’s policy been to solve the challenge of conflict of interests in the issue of climate change? in response, this hypothesis can be proposed that the european union has adopted an institutional approach to deal with climate change, based on which policy-making institutions have adopted ambitious policies, considering the risks of climate change and the differences between member states simultaneously. legislators have provided the necessary legal framework and managed the conflict of interests caused by climate change by trying to balance economic and environmental interests with the support of policymakers. multi-level governance theory has been used to examine the hypothesis and the intrinsic case studies method is used for its test. the result of this research shows that the european union has dealt with climate change by creating coordination between different member states and considering the economic conditions of weaker countries.