اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن بر افزایش ذهن‌آگاهی و کاهش تعارضات زناشویی

از عوامل موثر در بروز تعارضات بین زوجین، موضوعات و محتویات افکار آنان است. به بیان دیگر، از آن جا که هر یک از زوجین دارای افکار و الگوهای ذهنی خاص خود هستند، ممکن است در ارتباطات خود با یکدیگر دچار تعارض شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن بر افزایش ذهن آگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین انجام شد. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. تعداد ده زوج در این پژوهش شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 120-90 دقیقه ای تحت مداخله با رویکرد یکپارچه فلدمن قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (ffmq) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (mcq) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، توسط دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد؛ به این معنا که آموزش الگوی یکپارچه فلدمن موجب افزایش ذهن آگاهی و کاهش تعارضات زناشویی زوجین شده است؛ و این تاثیر در طی زمان دارای ماندگاری است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت الگوی الگوی یکپارچه فلدمن می تواند به عنوان یکی از روش های مداخله مورد استفاده زوج درمانگران و درمانگران خانواده قرار گیرد.

Effectiveness of Feldman integrated training approach on the increase of mindfulness and decrease of marital conflicts of couples

Among the factors causing conflicts between the couple are the subjects and underlying of their thoughts. In other words, when the couple has their own thoughts and special mental patterns, they may face conflicts in their communication with each other. On this basis, the present research was conducted aiming at determining the effectiveness of training Feldman's integrated approach on the increase of mindfulness and decrease of marital conflicts of the couple. The research was an experimental research of pretestposttest type with a control group. For this purpose, 10 couples who were eligible for the conditions intended by the researcher were selected and they were then placed in two groups, namely test and witness groups. The test group was then influenced by Feldman integrated approach during 8 sessions each for 90120 minutes. Mindfulness scale (FFMQ) and Marital Conflict Questionnaire (MCQ) were executed as research instruments in both groups during three stages, namely pretest, posttest and followup). The findings obtained from data analysis indicated that there is a significant difference between pretest and posttest scores of test and control groups. It means that training Feldman's integrated approach has increased mindfulness and has decreased marital conflicts of the couples and this effect is durable over time. Considering the findings of the present research, it can be concluded that Feldman's integrated approach can be used by couple therapists and family therapists as one of the interventional procedures.