بررسی تجربه زیسته زنان متقاضی طلاق از دخالت‌های خانواده همسر

دخالت خانوادۀ همسر در زندگی زناشویی زوجین، همواره یکی از مهم‌ترین عوامل بروز تعارض بین زوجین بوده ‌است. در نتیجه، تکرار و تداوم دخالت‌ها از سوی خانوادۀ زن و شوهر، باعث کاهش رضایت زناشویی و افزایش طلاق زوجین می‌شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربۀ زیستۀ زنان متقاضی طلاق از دخالت‌های خانوادۀ همسر و مشخص نمودن ساختار نهایی آن در مشارکت‌کنندگان پژوهش بود. در این پژوهش به منظور گردآوری و تحلیل داده‌ها، روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی روان‌شناسانه استفاده شد. 10 مشارکت‌کنندة زن متقاضی طلاق که دخالت‌های خانوادۀ همسر را در زندگی زناشویی خود تجربه کرده ‌بودند، به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و گردآوری داده‌ها از طریق مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافته، تا زمان رسیدن داده‌ها به اشباع ادامه یافت. مصاحبه‌ها ضبط و مکتوب شدند و به روش پنج مرحله‌ای جیورجی تحلیل شدند. تحلیل داده‌ها به شناسایی 10 جزء تشکیل‌دهندۀ تجربۀ زیستۀ زنان متقاضی طلاق از دخالت‌های خانوادۀ همسر منجر گردید که عبارت‌اند از: 1- ارتباط با خانوادۀ اصلی و دوستان؛ 2- فرزندآوری و نحوۀ تربیت فرزند؛ 3- شیوۀ خرج و مخارج؛ 4- نحوۀ پوشش؛ 5- انتخاب محل سکونت؛ 6- حق تحصیل و اشتغال؛ 7- حریم خصوصی زوجین؛ 8- تشدید تعارضات زناشویی؛ 9- تهیۀ جهیزیه‌ و مقدمات ازدواج؛ و 10- تشویق همسر به جدایی. یافته‌های حاصل از این پژوهش به مشاوران و روان‌شناسان در مراکز مشاوره و موسسات آموزشی و پیشگیری کمک می‌کند تا تحلیل واقع‌گرایانه‌تری نسبت به دخالت‌های خانواده‌های اصلی در زندگی زناشویی زوجین داشته باشند.

investigating the lived experience of women sought divorce from the interference of the spouse’s family:a phenomenological study

the interference of the spouse’s family in the couple’s married life has long been a significant source of conflict. persistent and repeated interference from either the husband or wife’s family can lead to decreased marital satisfaction and an increased likelihood of divorce. this study explored the impact of interference on marital conflict and divorce, focusing on the experiences of 10 women who sought divorce due to such interference. using a qualitative psychological descriptive phenomenological method, data were collected through semi-structured interviews until saturation was achieved. the collected data were analyzed using the five-step method proposed by giorgi. the analysis provided 10 key aspects of interference: 1) communication with family and friends, 2) decisions regarding childbearing and child-rearing, 3) financial management, 4) personal attire, 5) residential choices, 6) right to education and employment, 7) privacy within the marriage, 8) escalation of marital conflicts, 9) dowry and wedding arrangements, and 10) promotion of marital separation. these findings provided valuable insights for counselors and psychologists, enhanced the perception of family dynamics, and aided in the development of more effective intervention strategies in marital counseling. furthermore, the study underscored the importance of considering socio-cultural factors in addressing marital conflicts.