بررسی رابطۀ مدل بومی هوش عاطفی و اثربخشی بازاریابی در مدیران شرکت‌های تامین‌کنندۀ مواد شیمیایی صنعتی استان اصفهان

تحقیقات بسیار موید این موضوع‌اند که هوش عاطفی از طریق تاثیرگذاری بر نگرش و رفتار مدیران و کارکنان باعث بهبود عملکرد آن‌ها می‌شود. این بهبود در سازمان‌های تجاری با اثربخشی بازاریابی نمود پیدا می‌کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش عاطفی و اثربخشی بازاریابی انجام شد. بدین منظور پرسش‌نامه‌ای برای سنجش این متغیرها طراحی و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار اندازه‌گیری میان مدیران جامعه آماری توزیع شد. نتایج نشان داد از میان ابعاد این مدل بومی، که تاثیرگرفته از آموزه‌های اسلامی است، هوش عاطفی و ابعاد مختلف آن با اثربخشی بازاریابی رابطه دارد و این رابطه مثبت و معنادار است. آنچه به عنوان هوش عاطفی در ایران اسلامی می‌توان شناخت مولفه‌هایی دارد که متاثر از آیات قرآن، احادیث، روایات، و سخنان عالمان دینی است. از طرفی، از میان ابعاد مختلف مدل بومی هوش عاطفی، ابعاد «دیگرکنترلی»، «خداآگاهی» و «گذشت و بخشش» از حیث شدت رابطه نسبت به سایر عوامل در موقعیت بالاتری قرار دارند. این نتیجه نشان‌دهنده آن است که در جامعه مورد بررسی ابعاد مدل بومی هوش عاطفی با میزان اثربخشی بازاریابی رابطه دارد و این رابطه مستقیم و معنادار است.

A study of the relationship of local model for emotional intelligence and marketing effectiveness in the managers of industrial chemical suppliers in Esfahan Province

Research strongly supports the fact that emotional intelligence improves the performance of managers and employees by influencing their attitudes, conduct and performance. For this reason, this study was conducted with the aim of investigating the relationship between the emotional intelligence and marketing effectiveness. To this end, a questionnaire was designed to measure the variables and once the target validity and reliability of questionnaire was established, it was distributed among the managers comprising the statistical population. The present research applied in terms of data collection according to Islamic believes.To investigate the relationship between emotional intelligence and marketing effectiveness, Pearson test was used. The findings indicated that of the dimensions of this local model, the emotional intelligence and its various dimensions was positively and significantly correlated with marketing effectiveness. Of the various dimensions of local model for emotional intelligence, other dimensions such as “controlling others”, “selfawareness”, and “forgiveness” were on a higher level of relationship than other factors. The findings indicated that in the target population, the dimensions of the local model for emotional intelligence was positively, directly and significantly related with marketing effectiveness.