>
Fa   |   Ar   |   En
   تاثیر تنک خوشه خرما بر برخی ویژگی‌های فیزیکی، فیزیولوژیکی، عناصر معدنی و عارضه خشکیدگی خوشه خرما در منطقه بم  
   
نویسنده استوارزاده حکیمه ,صمدی عباس ,سپهر ابراهیم
منبع تحقيقات كاربردي خاك - 1399 - دوره : 8 - شماره : 4 - صفحه:197 -207
چکیده    عارضه خشکیدگی خوشه خرما یکی از مشکلات مهم نخلستان های ایران است که کمیت و کیفیت میوه خرما را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر تنک خوشه به عنوان یک عامل مدیریتی بر روی عارضه خشکیدگی خوشه خرما و ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و فیزیولوژیکی میوه های خرمای رقم مضافتی بود. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. چهار تیمار تنک خوشه اعمال شد که شامل: t1، کوتاه کردن یک سوم کل خوشک ها از نوک انتهایی در مرحله گرده افشانی (3.1 tippol)؛ t2، برداشتن یک سوم کل خوشک ها در مرحله کیمری (3.1 skim)؛ t3،کوتاه کردن یک سوم کل خوشک ها از نوک انتهایی در مرحله کیمری (3.1 tipkim)؛ t4، برداشت کامل برخی خوشه ها (روش سنتی کشاورزان به عنوان شاهد) بودند. برخی ویژگی های فیزیکی (درصد خوشه خشکیده، درصد میوه خشکیده، وزن میوه، طول و قطر میوه)، فیزیولوژیکی (میزان پرولین و کربوهیدرات کل، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و گایاکل پراکسیداز میوه خرما) و شیمیایی (مقدار پتاسیم و فسفر میوه خرما) نخل های خرما اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که درصد خوشه ها و میوه های خشکیده در تیمارهای تنک 3.1 tippol و 3.1 skim در مقایسه با تیمار شاهد؛ به طور معنی داری  (p ≤0.05)کاهش یافت. در مقایسه با تیمار شاهد؛ تیمارهای  3.1 tippolو 3.1 skim به طور معنی داری (p ≤0.05) باعث افزایش وزن (%30)، قطر (%30)، میزان پرولین (%69)، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (sod) (%90) و پتاسیم (k) (%13) میوه خرما شدند. می توان نتیجه گیری کرد تیمارهای تنک 3.1 tippol و3.1 skim  به طور قابل ملاحظه ای عارضه خشکیدگی خوشه خرما را کاهش دادند. کوتاه کردن یک سوم کل خوشک ها از نوک انتهایی در مرحله گرده افشانی به علت همزمانی گرده افشانی و تنک، به نخلداران منطقه توصیه می گردد.
کلیدواژه آنتی اکسیدان‌ها، تنک، عارضه خشکیدگی خوشه خرما، نخل خرما
آدرس دانشگاه ارومیه, دانشکده کشاورزی, ایران, دانشگاه ارومیه, دانشکده کشاورزی, گروه علوم خاک, ایران, دانشگاه ارومیه, دانشکده کشاورزی, گروه علوم خاک, ایران
 
   Effect of thinning practices on some physical, physiological characteristics, mineral elements and bunch fading disorder in Bam district  
   
Authors
Abstract    Bunch fading disorder is one of the important problems in date palm orchards in Iran and influences the quantity and quality of fruits. The aim of this study was investigating the effect of bunch thinning as a management factor on bunch fading disorder, as well as physical, physiological and chemical characteristics of Mazafati date. The experiment was carried out in a randomized complete block design. Four bunch thinning treatments included: T1, shortening of 1/3 total strands from terminal tips in pollination stage (1/3 tippol); T2, removal of 1/3 total strands in kimri stage (1/3 skim); T3, shortening of 1/3 total strands from terminal tips in kimri stage (1/3 tipkim); T4, removal entire of some bunches (traditional thinning as control). Some physical (percent of faded bunches, percent of faded fruits, fruit’s weight, fruit’s length and diameter), physiological (fruit’s proline, total carbohydrates, superoxide dismutase and guaiacol peroxidase enzymes) and chemical (potassium and phosphorus) characteristics of date palms were determined. The results indicated that the percent of faded bunches and fruits in 1/3 tippol and 1/3 skim treatments significantly (p < /em>≤0.05) decreased as compared to control. Treatments of 1/3 tippol and 1/3 skim significantly (p < /em>≤0.05) increased fruit’s weight (30%), fruit’s diameter (18%), proline (69%), superoxide dismutase (SOD) enzyme (90%) and potassium (K) (13%) as compared to control. It can be concluded that 1/3 tippol and 1/3 skim thinning treatments noticeably decreased bunch fading disorder. Shortening of 1/3 total strands from terminal tips in pollination stage is recommended to date palm owners of the region, due to the concurrency of thinning and pollination stage.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved