واکاوی الگوی امتناع نظریه جامعهشناسی و علوم اجتماعی اسلامی در ایران
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اعتمادیفرد مهدی ,صدوقینیا طیبه
|
منبع
|
اسلام و مطالعات اجتماعي - 1396 - دوره : 5 - شماره : 2 - صفحه:112 -137
|
|
|
چکیده
|
ساختار درونی علوم اجتماعی، زمینهها و لوازم اجتماعی که در آن امکان بروز یافتند، از مسائلی است که در دهههای اخیر توجه بسیاری را متوجه خود کرده است. در این میان، برخی با توجه به تفاوتها و مشابهتهایی که علوم اجتماعی در سیر تحول خود در داخل و در قیاس با سایر جوامع داشته، به نحوی طرح مسئله کردند که جریان اصلی را متوجه ملزومات شکلگیری و رشد جامعهشناسی در ایران کنند. دو الگویی که در مقاله حاضر مورد توجه قرار گرفته؛ یکی، رویکرد قایل به امتناع نظریه جامعهشناختی است که در برخی محافل علمی مورد توجه قرار گرفته و دیگری، الگوی علوم اجتماعی اسلامی است. به نظر میرسد، این دو الگو نیازمند بحث و بررسی است، اما تا بهحال مواجهه با آنها عمدتا رد یا انکار بوده است. هرگونه بسط یا گشایش تئوریک در حوزه جامعهشناسی نیازمند دقتبخشیدن به دعوی امتناع نظریه جامعهشناسی یا علوم اجتماعی اسلامی است. در این تحقیق با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساختیافته و روش اسنادی، ابتدا اصول این نظریه و همچنین دلایل و مستندات ارائهشده برای آن بررسی شده و وضعیت امتناع نظریه جامعهشناسی در مقایسه با علوم اجتماعی اسلامی با توجه به انگیزهها و دلایل مدافعان و منتقدان واکاوی شده است. نتایج حاکی از آن است که صحبت از وضعیت امتناع بهمثابه آسیب علوم اجتماعی در ایران، بهمعنای حکم قطعی و صادرشده مرگ علوم اجتماعی و یا از بینرفتن هرگونه امکان اندیشه جامعهشناختی نیست، بلکه بهمعنای مشخصی بهکاربرده شده است. همچنین بررسی مباحث مربوط به علوم اجتماعی اسلامی نشان میدهد، علاوه بر عدم ارائه جزئیات لازم، ملزومات و اقتضائات علم مورد توجه قرار نگرفته است.
|
کلیدواژه
|
آسیبشناسی نظری، امتناع اندیشه جامعهشناختی، علوم اجتماعی اسلامی، نظریهپردازی، نظریه جامعهشناختی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, گروه جامعهشناسی, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
sadoughi1989@gmail.com
|
|
|
|
|