ریشههای بهار عربی و دومینوی فروپاشی رژیمهای عرب (تعیینکنندگی عوامل کوتاهمدت و نقش مدیریت سیاسی)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
تقوی محمد علی
|
منبع
|
دولت پژوهي - 1396 - دوره : 3 - شماره : 11 - صفحه:1 -26
|
چکیده
|
در جریان «بهار عربی» موج خیزشهای مردمی جهان عرب را درنوردید. در اثر این قیامها، چهار حکومت عربی (تونس، مصر، لیبی و یمن) سرنگون شدند؛ سه حکومت (بحرین، اردن و تا حدی عربستان) با مشکلات جدی روبهرو شدند و یک حکومت (سوریه) دستخوش جنگ داخلی گشت. بقیهی دولتهای عربی باثبات بهنظر میرسند. پرسش این مقاله آن است که چرا برخی از این خیزشها موفق به سرنگونی رژیمهای حاکم شدند، در حالیکه سایرین ناکام ماندند. این پژوهش بر آن است در عینحال که عوامل بلندمدتی ریشه بروز این انقلابها بودهاند که در جریان بهار عربی بهشکل بحرانهای غیرمنتظره خود را آشکار ساختند، اما آنچه نقش تعیین کننده در سرنگونی برخی رژیمها و بقای برخی دیگر را ایفا کرد، ترکیب عوامل کوتاهمدت بودند. برای رسیدن به این پاسخ، عوامل دخیل در بروز انقلابهای مزبور در شش بخش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و خارجی بررسی شدهاند. روش این پژوهش مقایسهای است؛ مقایسه نظاممند تجربهی کشورهای درگیر در بحران نشان میدهد حکومتهایی که با مدیریت سیاسی خود توانستند حمایت بخش قابل ملاحظهای از مردم (حتی فقط یک اقلیت قدرتمند) را جلب کرده و نیز وفاداری بدنهی اصلی ارتش را نسبت بهخود حفظ کنند، از خطر سقوط رهایی یافتند. ممانعت حکام از شکلگیری اجماع جهانی علیه خود و بهرهگیری از تاکتیکهای مناسب در حوزهی داخلی دو نکتهی مهم در این زمینه بوده است که دولتهای عربی پس از خروج از شوک غافلگیری سقوط بن علی، بهتدریج از یکدیگر آموختند.
|
کلیدواژه
|
بهار عربی، اسلام، ارتش، تبعیض اجتماعی، مدیریت سیاسی
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, ایران
|
پست الکترونیکی
|
smataghavi@um.ac.ir
|
|
|
|
|