|
|
بنیادیترین چالش سیاسی دولت افغانستان در مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
میرعلی محمدعلی ,احمدی خادمحسین
|
منبع
|
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام - 1400 - دوره : 9 - شماره : 1 - صفحه:221 -248
|
چکیده
|
گستردگی جرایم سازمانیافته فراملی در افغانستان و همزمان تلاشهای کمثمر دولت این کشور در مبارزه با این جرایم، پرسش از چالشهای دولت افغانستان در مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی را خلق کرده است که در این میان، چگونگی تاثیر ناسیونالیسم قومی و نژادی بر این مبارزه اهمیت چندانی پیدا میکند. مطالعات کتابخانهای در کنار استفاده از گزارشها و تحقیقات میدانی موسسات معتبر داخلی و بین المللی در یافتن پاسخ این پرسش، اساسیترین روش مطالعاتی در این پژوهش بوده است. عقلانیت سیاسی قبیلهای ریشهایترین مولفه تاثیرگذار بر سلطه ناسیونالیسم قومی و نژادی بر سیاست و قدرت در افغانستان بوده است که خود زایندة فرهنگ سیاسی قومی و نژادی در این کشور گردیده است. ساختارهای سیاسی و اداری به عنوان شکلدهنده مناسبات سیاست و قدرت، از دل فرهنگ سیاسی قومی و نژادی ظهور و نمود پیدا کرده است که خود آشکارا انعکاسدهندة ارزشها و باورهای قومی و نژادی در این کشور بوده است. چهره عریانتر سلطه ناسیونالیسم قومی بر مناسبات سیاست و قدرت در افغانستان را به خوبی میتوان در تطبیق گزینشی قومگرایانه قوانین رسمی این کشور دید؛ از اختصاص قومگرایانه پروژههای توسعهای ملی و کانالیزه شدن بازسازی و کمکهای جامعه جهانی گرفته تا نگاه قومگرایانه در برگزاری انتخاباتها و برخوردهای تبعیضآمیز در نهادها و ادارات دولتی. در چنین وضعیتی، شکلگیری موازنه قدرت اقوام، تمرکززدایی ساختاری از قدرت سیاسی و توسعه و تقویت جامعه مدنی مهمترین راهحلهای مواجهه با این چالش برای دولت افغانستان در مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی است.
|
کلیدواژه
|
دولت افغانستان، چالش، جرایم سازمانیافته فراملی، ناسیونالیسم قومی، عقلانیت سیاسی قبیلهای
|
آدرس
|
دانشگاه جامعه المصطفی(ص) العالمیه, ایران, دانشگاه جامعه المصطفی(ص) العالمیه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
kh.hu.ahmadi@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Impact of the Power Structure of the Saudi Arabia on the Foreign Policy especially towards the Islamic Republic of Iran
|
|
|
Authors
|
mirali mohammad ali ,ahmadi kh hu
|
Abstract
|
Recognizing the structure and distributing of power is one of the key variables in understanding the pattern of foreign behavior of a state in the international system.The presumption of this research is that, the power structure of the Saudi Arabia as a monarchy system, has a direct effect on the country’s approach in foreign policy.so the structure of power and decision making process in Saudi Arabia and analyzing foreign policy toward Iran is analised within the theoretical frame work on Neoclassical realism.The root of different behaviors to a foreign threats goes back to the formation of the Saudi asymmetric power structure, which since its inception has been based on the king element as the core of power, which always makes government behavior in the foreign arena a function of its status. The internal challenges lead corrosively foreign policy approach to external environment in form of aggressive approach and a player as regional hegemonic power.According to the author hypothesis, the form and structure of Power in Saudi Arabia is a key element in determining balancing strategies and Facilitating the threefold relationship of cooperation, competition and conflict in foreign policy.Hence the main goal of research is responding to key question to what extend the effects of concentrated power structure in Saudi Monarchy system on foreign policy particularly on Islamic Republic of Iran.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|