|
|
اسلامگرایان بهمثابه فرصت یا تهدید برای کنشگران انقلابی (مطالعۀ تطبیقی انقلاب اسلامی ایران و انقلاب 2011 مصر)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حاضری علی محمد ,گشنیزجانی کامران
|
منبع
|
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام - 1399 - دوره : 8 - شماره : 1 - صفحه:185 -210
|
چکیده
|
تحقیق حاضر میکوشد با بهکارگیری مفاهیم «نسبتدهی فرصت/تهدید» و «ساختار فرصت گفتمانی» در نظریههای جنبش اجتماعی و استراتژی روشی مقایسه تفریدی به این پرسش پاسخ دهد که چرا درحالیکه گروههای سیاسی غیراسلامگرا و در سطحی وسیعتر عموم مردم در ایران، مشتاقانه به استقبال اعتراضات روحانیون اسلامگرا در دی1356 رفتند، بسیاری در مصر، از همان ماههای نخستین، با احتیاط و حتی نگرانی نظارهگر حضور سازمان اسلامگرای اخوانالمسلمین در صحنۀ انقلاب 2011 بودهاند؟ مطابق نتایج این تحقیق، در ایرانِ دهۀ 1350، اهمیت یافتن مبارزه با «استعمار فرهنگی» در چهارچوب گفتمانهای «غربزدگی» و «بازگشت به خویشتن»، زمینۀ فکری اتحاد میان روحانیون مبارز و شمار قابلتوجهی از روشنفکران و گروههای سیاسی را فراهم کرده بود و علاوه بر این، ازآنجاکه رسیدن روحانیون به قدرت دولتی در تاریخ معاصر ایران مسبوق به هیچ سابقهای نبوده و امری دور از ذهن بود، سایر گروههای سیاسی مخالف، حضور روحانیون مبارز را در سیاست همچون فرصتی سیاسی برای خود در نظر میگرفتند.با گذر از ایرانِ 1356 به مصرِ 2011 و به دنبال پایان یافتن جنگ سرد و تاثیرات «موج سوم گذار به دمکراسی»، ایدئولوژی لیبرالیسم در سطح جهانی هژمونیک شده و زمینهساز تنشهای فکری و ارزشیِ متعددی بین اسلامگرایان و شماری از گروههای سیاسی شده بود. افزون بر این تغییر گفتمانی، آمیزهای از دلایل گوناگون باعث شد تا سایر گروههای سیاسی به حضور اسلامگرایان اخوانی در بحران انقلابی اگرنه همچون تهدیدی سیاسی، دستکم با احتیاط بسیار بنگرند، از جمله: الف بروز اسلامگرایی تروریستی در مصر و خاورمیانه؛ ب تصویر منفی رسانههای غربی و عربی از نتایج انقلاب اسلامی در ایران؛ پ عقبنشینی دولت مبارک از برخی سیاستهای سکولار خود و در نتیجه تقویت اسلام محافظهکار؛ ت ظهور و محبوبیت «واعظان نو» که مبلغ اسلامی شخصی و «غیرسیاسی» بودند؛ و ث سابقه حضور بلندمدت اخوانالمسلمین در سیاست رسمی مصر و توان سازمانی بسیار بالای آنها.
|
کلیدواژه
|
اسلامگرایی، نسبتدهی فرصت/تهدید، ساختار فرصت گفتمانی، انقلاب
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, ایران
|
پست الکترونیکی
|
kamran.geshnizjani@modares.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Islamists: Opportunity or Threat for Revolutionaries? A Comparative Analysis of the Iranian Islamic Revolution and the Egyptian Revolution of 2011
|
|
|
Authors
|
Hazeri Ali Mohammad ,Geshnizjani Kamran
|
Abstract
|
Why did the nonIslamist political groups, and the Iranian people in general, enthusiastically welcome the protests of the Islamist clergy in January 1978, while many Egyptians regarded the presence of the Muslim Brotherhood in the revolutionary scene of 2011 with a considerable caution? This paper seeks to answer this question by using the concepts of ‘attribution of opportunity/threat’ and ‘discursive opportunity structure’ and the methodological strategy of ‘individualizing comparison’. According to the results, the importance of fighting against ‘cultural colonialism’ set the intellectual ground for the alliance of nonIslamists with the oppositionist clergy in the 1970s. Moreover, since there was no record in the contemporary history of Iran for the clergy to hold state power, the oppositionist activities of the clergy was attributed as a political opportunity by other oppositionist groups. With the transition from the Iran of 1978 to the Egypt of 2011, the ideology of liberalism became globally hegemonic and set the stage for valuebased tensions between the Islamists and nonIslamists. Furthermore, because of a) the emergence of terrorist Islamist groups in Egypt and abroad; b) the retreat of the Mubarak regime from some of its secular policies and, consequently, the reinforcement of the conservative Islam; c) the emergence of ‘new preachers’ broadcasting an ‘apolitical’ version of Islam; and d) the long history of Muslim Brotherhood of being in formal politics and their high organizational resources; the revolutionaries regarded the presence of the Muslim Brotherhood in the revolution with a great caution, if not as a threat.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|