روابط ساختاری سبک تنظیم هیجان و شفقت به خود با بهزیستی ذهنی دانشجویان: نقش میانجی‌ کیفیت زندگی

هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری سبک تنظیم هیجان و شفقت به خود با بهزیستی ذهنی دانشجویان با توجه به نقش میانجی کیفیت زندگی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 (٢٤٠٠٠ نفر) و نمونه آماری شامل 378 نفر بود که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. جهت اندازه‌گیری متغیرها از پرسشنامه‌های بهزیستی ذهنی (swbq، کی‌یز و ماگیارمو، 2003)، شفقت به خود (scs، نف و همکاران، 2003)، سبک های تنظیم هیجان (erq، گراس و جان، 2003) و فرم کوتاه کیفیت زندگی (whoqol-bref، گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، 1993) و جهت تحلیل داده‌ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. تحلیل داده‌ها نشان داد تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد)، شفقت به خود و کیفیت زندگی بصورت مثبت و تنظیم هیجان (سرکوبی) بصورت منفی بر بهزیستی ذهنی اثر مستقیم دارند (0.01>p). همچنین تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد) و شفقت به خود بصورت مثبت و تنظیم هیجان (سرکوبی) بصورت منفی، بر بهزیستی ذهنی به‌واسطه کیفیت زندگی اثر غیرمستقیم دارند (0.01>p). مبتنی بر این یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که سبک تنظیم هیجان و شفقت به خود با میانجیگری کیفیت زندگی قادرند بهزیستی ذهنی دانشجویان را پیش‌بینی کند.

structural relationships of emotion regulation style and self-compassion with students subjective well-being: the mediating role of quality of life

the present study aimed to determine the structural relationships between emotion regulation style and self-compassion and the student’s mental well-being, with the mediating role of quality the research method was descriptive correlation and structural equation modeling. this research’s statistical population included the university of tabriz students in 2023-2024 (24000 people) and the statistical sample included 378 people selected by multi-stage cluster sampling method. to measure the variables, the mental well-being questionnaire (swbq, keyes& magyar-moe,2003), the self-compassion scale (scs, neff,2003), emotion regulation styles (erq, gross & john, 2003), and the quality of life-bref questionnaire (whoqol-bref, world health organization’s, 1996) were used. the structural equation modeling method was used to analyze the data. the results showed that the model had a good fit. data analysis showed that self-compassion, emotion regulation (reevaluation) and quality of life, positive and anxious attachment, avoidant attachment, and emotion regulation (suppression) have a negative direct effect on mental well-being(p<0.01). also, secure attachment, self-compassion and emotion regulation (reevaluation) positive and anxious attachment, avoidant attachment, and emotion regulation (suppression) negatively have an indirect effect on mental well-being through quality of life(p<0.01). based on these findings, it can be stated that adverse self-compassion and emotion regulation style through the mediation of quality of life can predict students’ mental well-being.