مدل ساختاری افسردگی بر اساس فرایند و محتوای خانواده در زوجین بدون فرزند: نقش میانجی‌گر تمایزیافتگی خود

پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری افسردگی بر اساس فرایند و محتوای خانواده در زوجین بدون فرزند با نقش میانجی‌گری تمایزیافتگی خود انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کلیه زوجین بدون فرزند ساکن شهرستان گنبدکاووس در سال 1402 بود که از بین آن‌ها 130 زوج (260 نفر) از طریق نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش‌نامه‌های افسردگی بک (bdi-ii، بک و همکاران، 1963)، فرایند و محتوای خانواده (fpc، سامانی، 2005) و تمایزیافتگی خود (dsi-r، اسکورن و فریدلندر، 1998) بود. داده‌ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که در بین زوجین بدون فرزند فرایند و محتوای خانواده به‌صورت مثبت و معنادار بر تمایزیافتگی خود اثر دارد (0.001>p). در بین زوجین بدون فرزند تمایزیافتگی خود به‌صورت منفی و معنادار بر افسردگی اثر دارد (0.001>p). همچنین تمایزیافتگی خود در زوجین بدون فرزند اثر فرایند و محتوای خانواده بر افسردگی را به‌صورت منفی و معنادار میانجیگری می‌کند (0.001>p)؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت، تمایزیافتگی خود با توجه به نقش فرایند و محتوای خانواده می‌توانند تبیین‌کننده افسردگی زوجین بدون فرزند باشد.

structural model of depression based on family process and content in childless couples: the mediating role of self-differentiation

the present study was conducted to determine the fit of the structural model of depression based on the family process and content in childless couples with the mediating role of self-differentiation the research method was structural equation descriptive-correlation. the statistical population included all childless couples living in gonbadkavus city in 2023, from which 130 couples (260 people) were selected through available sampling. research tools included beck depression questionnaires (beck et al., 1963), family process and content (samani, 2005), and self-differentiation (skorn and friedlander, 1998). the data were analyzed by structural equation analysis. the results showed the optimal fit of the research model. the results showed that among childless couples, the process and content of the family have a positive and meaningful effect on self-differentiation (p<0/001). among childless couples, self-differentiation has a negative and significant effect on depression (p<0/001). also, self-differentiation in childless couples mediates the effect of family process and content on depression in a negative and meaningful way (p<0/001); therefore, it can be concluded that self-differentiation according to the role of the family process and content can explain the depression of childless couples.