مقایسه خستگی از شفقت، پریشانی روان‌شناحتی و مهارت‌های ذهن‌آگاهی در بین مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی و مادران کودکان غیرمبتلا

بروز بیماری‌های جسمی حاد و مزمن در فرزندان باعث آسیب به سلامت روانی والدین و به خصوص مادران می‌شود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف مقایسه خستگی از شفقت، پریشانی روان‌شناختی و مهارت‌های ذهن‌آگاهی در بین مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی و مادران کودکان غیرمبتلا انجام گرفت. روش این پژوهش، علی مقایسه‌ای بود. جامعه آماری این پژوهش مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی و مادران کودکان غیرمبتلا در شهر تهران در سال 1396 بود. حجم نمونه شامل 100 مادر دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی و 100 مادر دارای کودک غیرمبتلا بود که به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه کیفیت زندگی حرفه‌ای (استام، 2005)، پرسشنامه پریشانی روان‌شناختی (کسلر و همکاران، 2002) و پرسشنامه مهارت‌های ذهن‌آگاهی (بایر، اسمیت، و آلن، 2004) بود. تجزیه و تحلیل داده‌های حاصل از این پژوهش با استفاده تحلیل واریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین خستگی از شفقت، پریشانی روان‌شناختی و مهارت‌های ذهن‌آگاهی در مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی و مادران کودکان غیرمبتلا تفاوت معنادار وجود دارد(p<0/0001). بدین صورت که مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی از میزان خستگی از شفقت و پریشانی روان‌شناختی بالاتر و ذهن‌آگاهی پایین تری نسبت به مادران کودکان غیرمبتلا برخوردار هستند. بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر، مادران دارای کودکان مبتلا به فلج مغزی به دلیل درگیری درمانی و روان شناختی با بیماری فرزند خود، دارای خستگی از شفقت و پریشانی روان‌شناختی بالا و ذهن‌آگاهی پایینی هستند که لازم است برای بهبود این مولفه‌ها، از درمان‌های مرتبط با این مولفه‌ها نظیر درمان ذهن‌آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده شود.

Comparing compassion fatigue, psychological distress and mindfulness skills among mothers of the children with cerebral paralysis (CP) and mothers of healthy ones

The emergence of acute and chronic physical diseases in children causes damage to parents, especially mothers rsquo; mental health. Therefore the present study was conducted aiming to compare compassion fatigue, psychological distress and mindfulness skills among mothers of the children with CP and mothers of healthy ones. It had a causalcomparative method. The statistical population included mothers of CP children and healthy ones in the city of Tehran in 2016. The sample size was 100 mothers of CP children and 100 healthy ones who were selected through a nonrandom convenient sampling method. The applied questionnaires included vocational life quality (Stam, 2005), psychological distress questionnaire (Kesler et al., 2002) and mindfulness skills questionnaire (Bier, Smith and Allen, 2004). The data analysis was done through MANOVA. The results of data analysis showed that there is a significant difference between compassion fatigue, psychological distress, and mindfulness skills among mothers of CP children with and mothers of healthy ones (p<0.0001) in a way that mothers of CP children have higher compassion fatigue and psychological distress and lower mindfulness skills than the mothers of healthy ones. According to the findings of the present study, mothers of CP children have higher compassion fatigue and psychological distress and lower mindfulness skills due to treatment and psychological involvement with their children rsquo;s sickness; so, there needs to use treatments related to these components such as mindfulness and acceptance and commitment treatment to improve them.