بهره‌های هنری عین‌القضات از گزاره‌های دینی در تمهیدات

بسیاری از محققان از جمله مشایخ صوفیه در طول تاریخ، تعاریف متعددی از عرفان و تصوف ارایه کرده‌اند. نخستین تعریف از آنِ معروف کرخی (وفات: 200 هـ. ق) می‌باشد. نیکلسون در پیدایش و سیر تصوف 78 تعریف از تصوف، ذکر کرده است که البته این تعاریف تنها از سه کتابِ (تذکره الاولیا ، رساله قشیریه و نفحات الانس) برگرفته شده‌اند و هیچ کدام آن طور که باید جامع و مانع نیستند. به نظر می‌رسد در این میان، دکتر شفیعی کدکنی تعریف کامل و جامع‌تری را ارایه داده است. بنابر تعریف ایشان «تصوف حاصل برخورد هنری است با مذهب». در این مقاله به عنوان ارایه نمونه‌ای از مصادیق این تعریف، پس از شرح و توضیح «برخورد هنری» و «تبیین هنری»، تعدادی از آیات و احادیثی که در تمهیداتِ عین القضات همدانی (وفات: 525 هـ. ق) مورد برخورد یا تبیین هنری واقع شده است بررسی و تحلیل شده تا مشخص گردد عین القضات در استفاده از آیات قرآن کریم و روایات ایمه اطهار علیهم السلام چه کرده است، برخورد هنری و یا تبیین هنری؟