|
|
شهودهای اجتماعی و اخلاق قرآنی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رینهارت ا. کوین ,باسط محمدابراهیم
|
منبع
|
اخلاق وحياني - 1394 - دوره : 4 - شماره : 1 - صفحه:11 -25
|
|
|
چکیده
|
منتقدان و مدافعان اخلاق اسلامی و آنهایی که فقط اخلاق اسلامی را شرح و توصیف میکنند، اغلب ادعا دارند که قرآن منبع هنجارهای رفتاری مسلمانان است. گرچه این مدعا در یک سطح انکارناپذیر است، اظهار آن به طور بیقیدوشرطی که از ظریفترین و ممتازترین ویژگیهای اخلاق قرآنی را مخدوش خواهد کرد، آن ویژگی این است که قرآن مکرراً تصریح میکند که آدمی باید مطابق هنجارهایی عمل کند که در قرآن مشخص نشدهاند، یعنی آدمی باید به منابع دانش اخلاقی که جایی در بیرون از وحی قرار دارند متوسل شود. مقالۀ حاضر این مدعا را موجه خواهد ساخت، و سپس استلزامات این تصریح وحیانی بر متابعت از هنجارهای اخلاقی غیروحیانی را بررسی خواهد کرد. چنین آموزهای مقدمتاً سازگار با ویژگیهای انسانشناسی و کیهانشناسی قرآنی به نظر میآید، که برای مثال، بر خلاف اکثر شکلهای مسیحیت، تفاوت مطلق بین جهان آخرت و این جهان، و بین ماهیت انسان و استعداد انسان را از میان برمیدارد. برخی از پیامدهای این نظام اخلاقی برای اسلام شیعیِ امامی و اسلام سنی نیز مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت.
|
کلیدواژه
|
شهود اجتماعی، اخلاق قرآنی، ریشه اخلاق در قرآن، واژگان اخلاقی در قرآن
|
آدرس
|
کالج دارتموث آمریکا, دانشکده دین, آمریکا
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Social Intuitions and Qurʾānic Ethics
|
|
|
Authors
|
Rienhart Kevin
|
Abstract
|
Detractors of, apologists for, and those who would simply describe Islamic ethics, often assert that the Qurʾān is the source of Muslim norms of behavior. While at one level this assertion is indisputable, to assert this casually obscures one of the most subtle and most distinctive features of Qurʾānic ethics, namely that the Qurʾān very frequently specifies that one ought to act according to norms not specified in the Qurʾān, that is, one is to have recourse to sources of ethical knowledge located elsewhere than in Revelation. This paper will justify this assertion, and then explore the implications of a Revelational specification to follow nonRevelational moral norms. Preliminarily such a doctrine would seem consistent with features of Qurʾānic anthropology and cosmology which, in contrast, for example, with most forms of Christianity, diminished the categorical difference between the Next world and This one, and between human nature and human potential. Some possible different workingsout of this ethical system for ImāmīShīʿī and Sunnī Islam will be considered as well.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|