>
Fa   |   Ar   |   En
   شیوه‌ها و کارکرد گفت وگو در منظومه‌های محلی رایج در سوادکوه با تاکید بر منظومۀ هژبرسلطان  
   
نویسنده کمرپشتی عارف
منبع ادبيات و زبان هاي محلي ايران زمين - 1396 - شماره : 15 - صفحه:91 -109
چکیده    گفت وگو یکی از اساسی ترین عناصر شکل دهی داستان، نمایشنامه، شعر و قصه است که به کمک آن می‌توان به شخصیّت اصلی و واقعی قهرمانان آثار پی برد. گفت ‌وگو عبور از مرحلۀ خودبینی، یک‌جانبه‌نگری و جزم‌اندیشی و نمایندۀ درک حضور دیگری، مدارا و تحمل، تساهل و درنهایت نیل به آزادی و دموکراسی در متن است. پایۀ گفت ‌وگو، مشارکت، هم‌زبانی و فهم زبان یک‌دیگر است. منظومۀ هژبرسلطان، سرگذشت اسدالله خان باوند معروف به هژبرسلطان، کوچک ترین فرزند اسماعیل خان باوند سوادکوهی، معروف به امیر موید است. این اثر منظومه ای حماسی روایی است که به تراژدی می‌انجامد. این منظومۀ مازندرانی، ساختاری ترجیع بندگونه دارد. براساس قواعد عروضی ادبیات عامه (تکیه، اشباع، ساز یا آلت موسیقی و خوانندۀ عامی) در بحر هزج مسدس محذوف یا مقصور سروده شده است. این پژوهش تلاش می‌کند تا با روش توصیفی – تحلیلی شیوه‌های گفت وگو را در منظومۀ هژبرسلطان و دیگر منظومه‌های رایج در سوادکوه تجزیه و تحلیل کند.  براین اساس می‌توان گفت، گفت وگوهایی توام با رجز خوانی، تنبیه و تحذیر، غرور و فخرفروشی نسبت به دیگران، تحقیر، امری و...در این منظومه جهت داده‌ شده است. این منظومه، از نظر شیوه‌های گفت وگو در میان منظومه‌های رایج در سوادکوه و مازندران منحصر به فرد است.
کلیدواژه : منظومۀ هژبر سلطان ,گفت وگو ,مناظره ,مونولوگ ,دیالوگ
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved