|
|
بررسی تاثیر ساختار شکل در شناخت الگوی هندسی میدان نقشجهان و بناهای پیرامونی آن از دیدگاه صاحبنظران مکتب شکلگرایی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حسینیان هیراد ,سهیلی جمال الدین ,البرزی فریبا
|
منبع
|
پژوهش هاي معماري اسلامي - 1402 - دوره : 11 - شماره : 1 - صفحه:1 -23
|
چکیده
|
فرایند ساختار شکل و درک پیام بهوسیله مخاطب از ارزش بسیاری برخوردار است. به شکلی که عناصر مختلف بصری همچون نقطه، خط، سطح و حجم میتوانند در شناسایی این فرایند، از یکسو در ارتباط با انسان و مسئله نیاز او در معماری تبیین شده، و از سوی دگر در برخی از آرا در نسبت با خود اثر معماری، مجموعه نیروهای حادث از فرایند شکلی موجود در بنا را از طریق درک روند هندسی تعریف نمایند. لذا ارتباط این فرایند با اصلی چون «هندسه» گره خورده و در عین مرکب بودن، یکپارچگی فضا را بهعنوان یک ترکیب خالق میسر میسازد. در فضای قانونمند هندسه است که برای تجزیه اشکال پیچیده به یک شکل ساده، میتوان به ساختار نظامهای تولیدکننده برپایه مجموعهای از قاعدههای شکلی که به زایش طرح منجر میشوند؛ دستیافت. چنانچه در میدان نقش جهان اصفهان نیز که یکی از شاهکارهای معماری ایرانی-اسلامی است؛ الگوهای زاییده شده از فرایند شکلی خود را در تواریخ و ادوار مختلف نشان دادهاند؛ تاجایی که برمبنای روش تفسیری- تاریخی در قالب شکلگیری کلیت میدان و با بهره از سفرنامهها و کتب تاریخی و پس از استنتاج اولیه صورت گرفته و در امتداد آن با بهره از تحلیل هندسی میدان و تبدیل این استدلال به نوع توصیفی، بتوان با توجه به روند شکل گیری میدان وارد فاز استدلال قیاسی شده که در این راستا همسو با نظریه شکلگرایان، ازجمله دوراند1، کرایر2، هردگ3، و... که بهعطف روند شکل در جهت ترکیبشان بر مبنای اصولی چون ادغام، همپوشانی، زاویهای، و چرخشی سعی در تدوین اصولی جامع برای ترکیب اشکال در جهت تکامل تدریجی شان داشتهاند و هردگ این همپوشانی را وارد طبقات اجتماعی از فرد تا روحانیت میکند که به نوبه خود حلقه اتصالی میان شکل و نحوه نگرش اقشار مختلف به آن میباشد. در این پژوهش نیز سعی شده بابهره از طبقاتی چون فرد، جامعه، و حاکمیت و با کمک ابزار بصری چون نقطه تا حجم که در ادوار گوناگون در این میدان مورد تحلیل واقعشده و سپس با تشخیص الگوی هندسی میان آنها و اشتراکگذاری با نظام حرکت لایه های هرکدام از اقشار برمبنای ترکیب شکل مجموعه و با پاسخ به فرضیهای چون «گمان میرود میدان نقش جهان در ادور مختلف بهدلیل همپوشانی الگوی هندسی میدان با نظام فرایند شکلی لایه های اقشارگوناگون اعم از فرد تا حاکمیت تکامل یافته است»؛ بتوان به درک صحیح تقدم و تاخر از منظر تاثیر اصول اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی بهشکل صرف در روند شکل گیری میدان از منظر نیازهای اقشار یادشده دست یافت؛ تا بتوان الگوی هندسی مجموعه را در ارتباط با نظام فرایند شکلی لایه های این اقشار در جهت تفهیم روند شکل گیری میدان در ادوار مختلف اثبات نمود.
|
کلیدواژه
|
میدان نقش جهان اصفهان، شکل گرایان، قاعدههای شکلی، فرایند شکلی لایهها، الگوی هندسی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین, گروه معماری, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین, گروه معماری, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین, گروه معماری, ایران
|
پست الکترونیکی
|
faalborzi@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
study of identifying formation process in recognizing the geometric pattern of naqsh-e jahan square and surrounding building in point of view of formalisms
|
|
|
Authors
|
hosseinian hirad ,soheili jamaluddin ,alborzi fariba
|
Abstract
|
the process of figure structure and understanding message by the audience has a great value, as various visual elements such as point, line, level and volume can be affected on identifying this process. on one aspect, connection with human and its needs in architecture is determined, on the other hand, in some opinions and in relation to the architecture, set of available forces should be defined. therefore, connection of this process has been linked with the principle of “geometry” and provides space integration as a creative composition. it is possible to obtain a productive structure based on set of rules, in lawful space of geometry in order to decompose complex shapes into a simple form. where in naqsh-e jahan square, which is one of masterpiece of iranian architecture, these patterns are shown themselves in different history and periods. as far as, it has entered to the logical comparative phase, based on initial consequential analysis in the form of formation of the square with using logbooks and historical books and then with using geometric analysis of the square and turning this logic into a descriptive form which was in line with theories of duran, krier and herdeg and based on principles such as integration, overlap, angular and rotational, in order to prepare a comprehensive principles for combining shapes toward a gradual evolution. herdeg brings this overlap into the social classes from individuals to the clergy, which is a link between form and outlook of different stratums. in this research, it has been tried to winded up the effects of social and political principles on formation of the square with using classes such as individual, society and government and also with using visual tools that have been analyzed in this square in different times, and then by recognizing geometric principles between them and sharing with graphic geometry of each classes based on the combination of the complex and by answering to hypothesis such as: it is thought that evolution of naqsh-e jahan square in various times has been due to overlap of geometry of the square with graphic geometry of each classes from individuals to the government, and, in order to prove a principle such as geometry as a basic principle in forming the square in various .times, because of assimilation of geometric quality of the space and connection of the classes.
|
Keywords
|
naqsh-e-jahan squareof isfahan ,formalists ,shape process ,formative process ,geometric pattern
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|