آزادی و کنترل محیط مصنوع در جمهوری اسلامی

نظام جمهوری اسلامی مانند سایر نظام های سیاسی در تلاش برای یافتن الگویی مناسب برای محیط است تا از طریق آن تحقق مقاصد سیاسی خود را امکان پذیر سازد. از آنجا که مقاصد سیاسی هر نظام متاثر از بینش آن دربارۀ اصالت فرد یا اجتماع است، نقش این موضوع در الگوی محیطی مناسب برای جمهوری اسلامی نیازمند تعمق و بررسی است. به این منظور این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که آزادی و کنترل محیط در جمهوری اسلامی متاثر از چه عواملی است و باید از چه الگویی تبعیت کند؟ لذا این پژوهش با هدف بررسی مفاهیم اصالت فردی و اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی و معرفی الگوی محیطی مناسب برای تحقق مقاصد آن به انجام رسیده است. روش این پژوهش مطالعۀ تطبیقی است که با ابزار استدلال منطقی به بررسی انواع نظام های حاکمیتی و حالت های گوناگون محیط در آن پرداخته است و دست آخر به معرفی الگوی محیطی مناسب برای نظام جمهوری اسلامی پرداخته است. در گام اول، به بررسی انواع محیط در نظام های لیبرال و سوسیال بر اساس نحوۀ اصالت بخشی آنها به فرد یا اجتماع پرداخته شده است. در گام دوم، اصالت فرد یا اجتماع در اندیشۀ جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و نقش این باور در پیدایش محیط معرفی شده است. در گام سوم، محیط های چندسرشتی به عنوان الگویی کارآمد برای بیان ویژگی های محیط آزاد مطالعه شده در جمهوری اسلامی معرفی شده اند. در بررسی های انجام شده محیط در جمهوری اسلامی، متاثر از باورهای دینی از آزادی های فردی و ضرورت های اجتماعی پیروی می کند که در بستر فرهنگ تحقق پیدا خواهد کرد؛ در نتیجه، مقاصد نظام جمهوری اسلامی در تحولات محیطی از طریق بستر فرهنگی جامعۀ دینی محقق خواهد شد. از این رو دیدگاه های محیطی که بیانگر ایجاد خصلت هایی چند سرشتی در محیط هستند برای نظریه پردازی در زمینۀ کیفیت پیدایش و تحولات محیط در جمهوری اسلامی الگو قرار داده شد. در نهایت این نتیجه به دست آمد که محیط آزاد مطالعه شده الگوی محیطی مناسب برای تحقق هر دو نوع اصالت های فردی و اجتماعی در جمهوری اسلامی است که از طریق منطقه بندی های هویتی در محیط و بر اساس فرهنگ و الگوهای معماری اصیل هر منطقه محقق می شود. در این حالت محیط آزاد مطالعه شده همزمان پاسخگوی ضرورت های حاکمیت، سلیقه و خواست فردی مردم و شرایط زمانی و مکانی محیط است.

Freedom and control of the environment in the Islamic Republic system

The system of the Islamic Republic, like other political systems, is trying to find the right model for the environment In order to make the realization of its political goals possible. Because the political intentions of any military are influenced by its vision of the originality of the individual or society, the role of this issue in the appropriate environmental model for the Islamic Republic needs to be pondered. Therefore, this study has been conducted with the aim of examining the concepts of individual and social originality in the system of the Islamic Republic and the appropriate environmental model for achieving its goals. To this end, this study seeks to answer the question of what factors affect the freedom and control of the environment in the Islamic Republic system and what model it should follows? The method of this research is a comparative study that has examined the types of governance systems and various environmental conditions in it with the tools of logical reasoning. For this purpose, three main steps in research have been designed. In the first step, the types of environment in liberal and social systems are examined based on the originality of the individual or society. In the second step, the originality of the individual or society in the thought of the Islamic Republic system is examined and the role of this belief in the creation of the environment is introduced. In the third step, multinature environments are introduced as an efficient model for expressing the characteristics of the studied free environment in the Islamic Republic system. Finally, it introduces a suitable environmental model for the Islamic Republic system and was concluded that the studied free environment is a suitable environmental model for the realization of both individual and social originality in the Islamic Republic which through regional identities in the environment and based on culture and original architectural patterns of each region is realized. In this case, the studied free environment simultaneously meets the needs of governance, peoplechr('39')s individual tastes and desires, and the temporal and spatial conditions of the environment. Because microcultures in religious governance are influenced by collective unity and the teachings of religion, the whole environment in Islamic society will be united with a variety of environments in their own configurations that derive from their religious identity. Therefore, environmental perspectives that express the features of multinature in the environment can be used as a model for theorizing about the quality of the emergence and evolution of the environment in the Islamic Republic system.