طراحی مدل ریسک های منابع انسانی برمبنای نظریه پردازی داده بنیاد

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سرمایه انسانی باید به ریسک‌های منابع انسانی اهتمام ویژه‌ای داشت. در این راستا پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ریسک‌های منابع انسانی، در یکی از مراکزآموزش عالی کشور انجام شده است. روش‌شناسی: پژوهش از نظر هدف، اکتشافی –کاربردی است و در انجام آن از راهبرد پژوهشی کیفی داده‌بنیاد استفاده شده است.داده‌های مورد نیاز با استفاده از نمونه‌گیری غیر احتمالی و گلوله‌برفی؛ از طریق مصاحبه‌ی نیمه‌ساختاریافته با 15 نفر از مدیران ارشد ستادی و اجرایی (خبرگان منابع انسانی) گردآوری شده، برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها نیز از نرم‌افزار مکس کیودا نسخه 12 استفاده شده است. یافته‌ها: براساس یافته‌های پژوهش، سه دسته از ریسک‌های منابع انسانی با عنوان ریسک‌های اهداف، فرایندی و سرمایه انسانی شناسایی شد. عوامل فردی، سازمانی و محیطی به‌عنوان شرایط علّی اثرگذار بر این ریسک‌ها، عوامل کارکردی و ساختاری به‌عنوان عوامل زمینه‌ای و ارزش‌های حاکم بر جامعه، ویژگی‌های سازمان و ویژگی‌های شغل به عنوان عوامل مداخله‌گر شناسایی شد. در نهایت ضمن ارائه راهبردهای مواجهه با هریک از ریسک‌های سه‌گانه، پیامدهای حاصل از به‌کارگیری راهبردهای مذکور نیز در قالب پیامدهای اجتماعی، پژوهشی و آموزشی احصاء شد. نتیجه‌گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش، نیاز به توجه جدی به عوامل زمینه‌ای، علّی، مداخله‌گر است و با اتخاذ راهبردهای مناسب، می‌توان شاهد ارتقای سطح عملکردی سازمان بود.

Designing the Human Resource Risk Model by Grounded Theory Method

Background and objective: Due to the importance of human capital, special attention should be paid to human resource risks. In this regard, the present study was conducted in one of the higher education centers of the country with the aim of designing a model of human resource risks. Method: The research is exploratoryapplied in terms of purpose and a databased qualitative research strategy has been used. Required data using nonprobabilistic sampling and snowball; It was collected through semistructured interviews with 15 senior staff and executive managers (human resource experts). Findings: Based on the research findings, three categories of human resource risks were identified as objectives, process and human capital risks. Individual, organizational and environmental factors were identified as causal conditions affecting these risks, functional and structural factors as background factors and values ​​governing society, organizational characteristics and job characteristics as intervening factors. Finally, while presenting strategies for dealing with each of the three risks, the consequences of using these strategies were also counted in the form of social, research and educational consequences. Conclusion: Based on the results of the research, there is a need to pay serious attention to the underlying, causal and intervening factors and by adopting appropriate strategies, we can see the improvement of the performance level of the organization.