نقش رهبری راهبردی در فعالیت‌های صنعت بانکداری، با میانجی‌گری بازاریابی داخلی

زمینه و هدف: رهبری راهبردی یک شایستگی پیچیده و چندبعدی است که ریزه‌کاری‌های فراوانی دارد و به دلیل تاثیرات قابل توجه بر ساختار کسب و کار، مدون کردن آن امری دشوار است. به دلیل رابطه نزدیک رهبری راهبردی با مفهوم بازاریابی داخلی و تاثیر آن بر فعالیت‌های سازمانی، هدف این پژوهش مطالعه و بررسی نقش ابعاد رهبری راهبردی بر اساس مدل 4 بُعدی دیویس بر فعالیت‌های صنعت بانکداری با بررسی نقش میانجی بازاریابی داخلی است. روش‌شناسی: این مطالعه از حیث هدف کاربردی است و داده‌ها به روش پیمایشی گردآوری شدند. به‌منظور طراحی مدل و توسعه فرضیه‌ها از مطالعات کتابخانه‌ای و برای سنجش اعتبار مدل و آزمون فرضیه‌ها از رویکرد کمی مبتنی بر تکنیک مدل‌سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی با نرم‌افزار smart pls استفاده شد. جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان صنعت بانکداری کشور است و نمونه‌گیری به روش انتخاب ساده تصادفی میان مدیران و کارکنان بانک قوامین صورت گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسش‌نامه محقق‌ساخته است. پایایی پرسش‌نامه نیز پس از اجرای آزمون آلفای کرونباخ معادل 0.79 و در حد خوب ارزیابی و محاسبه شد. روش تجزیه و تحلیل داده‌ها، تفسیر داده‌های حاصل این پژوهش مبتنی بر تجزیه و تحلیل مدل اندازه‌گیری و مدل ساختاری در روش مدل‌سازی معادلات ساختاری است. یافته‌ها و نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد میان اغلب مولفه‌های رهبری راهبردی با بازاریابی داخلی و اغلب مولفه‌های بازاریابی داخلی با فعالیت‌های مختلف بانکداری، رابطه مثبت و از لحاظ آماری معنی‌داری وجود دارد.