>
Fa
  |  
Ar
  |  
En
جایگاه حکمروایی مطلوب شهری در کاهش میزان جداییگزینی فضایی مطالعۀ موردی: کلانشهر تبریز
نویسنده
پیری عیسی
منبع
جغرافيا و توسعه فضاي شهري - 1395 - دوره : 3 - شماره : 1 - صفحه:121 -132
چکیده
جداییگزینی فضایی در کلانشهر تبریز از منظر اجتماعی و فرهنگی، محمل نوعی هویت حاشیهای است که در تعامل با فضای کالبدیِ جداافتاده، تباین متن و حاشیه را در کلانشهر تبریز و اکثر کلانشهرهای ایران بهوجود آورده است. مفهوم جداییگزینی فضایی متضمن فرآیندی طولانی مدت از جاافتادگی اجتماعات محلی در پهنههایی از شهر است که یکپارچگی و انسجام شهری را به چالش میکشد. این جداییگزینی ناشی از بازندگی اجتماعات محلی در بازی برنامهریزی شهری مدرن بوده است؛ از اینرو شکلی تاریخی دارد و در طول زمان اتفاق میافتد. همچنان بیش از 6درصد از مساحت و بیش از 20درصد از جمعیت در محدودۀ شهر تبریز هستند که تباین متنحاشیه را به نمایش میگذارند. پژوهش پیشِ رو از نوع توصیفیتحلیلی بوده و روششناسی ناظر بر آن متاثر از استدلال قیاسی و محک تجربی است. این مقاله تقلیل این تباین و افزایش انسجام و یکپارچگی شهری را از نقطهنظر تمرکززدایی در فرآیند تصمیمسازی و سیاست شهری و بازتولید عرصههای متکثر و خُرد قدرت اجتماعات محلی جستوجو میکند. چارچوب فکری و نظری این توزیع قدرت بر مبنای پارادایم حکمروایی مطلوب شهری قرار دارد که در واقع فصل مشترک تمام کنشگران اجتماعی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاست شهری متکثر و نوین با چالش محافظهکارانه قدرت سیاست شهری متمرکز (شهرداری) مواجه است؛ بنابراین گذار به الگوی حکمروایی مطلوب نیازمند مبنای قدرتمند قانونی است. حداقل چالش به منظور پیشبرد سیاست شهری متکثر ایجاد شهرداری متمایز محلههای جداافتاده با ردیف بودجه متمایز است.
کلیدواژه
حکمروایی مطلوب شهری، جداییگزینی فضایی، سیاست شهری متکثر، ساختارشکنی، تبریز
آدرس
دانشگاه زنجان, ایران
پست الکترونیکی
isapiri@znu.ac.ir
The Role of Good Governance in Reducing Spatial Segregation (Case Study: Tabriz Metropolitan)
Authors
Piri Isa
Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved