اثر توانبخشی شناختی بر کارکردهای شناختی، حافظه، افسردگی و اضطراب در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز

مقدمه: مالتیپل اسکلروز شایع ترین بیماری نورولوژیک پیشرونده در بزرگسالان جوان است. علاوه بر مشکلات جسمی، مالتیپل اسکلروز با اثرات روانی قابل توجه ای مانند اختلالات شناختی، خلقی و رفتاری همراه است. با توجه به شیوع بالای این اختلال و اثرات آن بر عملکردهای شناختی و روانشناختی، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر توانبخشی شناختی بر عملکرد شناختی، حافظه، افسردگی، و اضطراب در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز بود. مواد و روش ها: شش بیمار با معیارهای تشخیصی مالتیپل اسکلروز، مردان و زنان با سن بین 20 و 40 سال، حداقل تحصیلات دیپلم دبیرستان و داشتن انگیزۀ مشارکت انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس dass، مقیاس حافظۀ وکسلر و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین بودند. بیماران به مدت سه ماه برای توانبخشی شناختی آموزش داده شدند. نتایج بالینی، قبل و بعد از درمان مقایسه شدند و در نهایت اطلاعات به دست آمده تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: توانبخشی شناختی بهبود معنی دار و قابل توجهی را در کارکردهای شناختی، حافظه، اضطراب و افسردگی تمام بیماران القاء می کند. نتیجه گیری: این مطالعه احتمال بهبود در توانایی های شناختی و سلامت روانشناختی بیماران مالتیپل اسکلروز را به وسیلۀ توانبخشی شناختی پیشنهاد داده است. این یافته بر لزوم روش های توانبخشی جدید برای درمان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروز تاکید می کند.

The Effect of Cognitive Rehabilitation on Cognitive Function, Memory, Depression, and Anxiety in Patients with Multiple Sclerosis

Introduction: Multiple Sclerosis (MS) is the most common neurological disease in young adults. In addition to physical problems, MS is associated with significant psychological effects, such as cognitive, mood, and behavioral deficits. Given the high prevalence of this disorder and effects on cognitive and psychological functions, the aim of the present research was to evaluate the effect of cognitive rehabilitation on cognitive function, memory, depression, and anxiety in patients with MS. Materials and Methods: Six patients with diagnostic criteria for MS, both men and women with the age between 20 and 40 years, at least high school diploma education and having participation motivation were selected. Research tools were included DASS scale, Wechsler Memory scale, and Wisconsin Card Sorting test. The Patients were trained for cognitive rehabilitation for three months. Clinical Results were compared before and after the treatment, and finally, the obtained data were analyzed. Results: Cognitive rehabilitation induced significant and considerable improvement in cognitive functions, memory, anxiety, and depression of all patients. Conclusion: This study suggested the possibility of improvement in the cognitive abilities and psychological health of MS patients by cognitive rehabilitation. This finding emphasizes the necessity of new rehabilitation methods for treatment of patients with MS.