اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر عدم تقارن بتا در بین مناطق پیشانی دو نیمکره مغزی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی

مقدمه: شیوع اختلال شخصیت مرزی نسبت به سایر انواع اختلالات شخصیت بیشتر است. نشان داده شده است که برخی نقایص عصب‌شناختی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی از قبیل نقص در بازداری شناختی و رفتارهای خودآسیب‌رسان وجود دارد، ولی مطالعاتی با هدف مداخله در این نقایص کمتر انجام شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر عدم تقارن eeg در باند بتا در بین دو نیمکره مغزی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. مواد و روش‌ها: روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و طرح آن پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. تمامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی با اختلال شخصیت مرزی در سال تحصیلی 96-97 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. 40 نفر از آن‌ها به روش غربالگری با استفاده از مقیاس اختلال شخصیت مرزی و مصاحبه بالینی ساختاریافته scidii انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله آموزش حافظه کاری هیجانی دریافت کردند ولی برای گروه کنترل هیچ مداخله‌ای ارائه نشد. برای ثبت فعالیت الکتریکی مغز از مناطق لوب پیشانی (fp1, fp2, f3, f4, f7, f8) از دستگاه eeg استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات عدم تقارن بتا بین دو نیمکره راست و چپ برای آزمودنی‌های گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس‌آزمون افزایش یافته است. آموزش حافظه کاری هیجانی می‌تواند باعث افزایش عدم تقارن بتا در بین دو نیمکره شود. این روش مداخله می‌تواند با افزایش موج بتا در نیمکره چپ نسبت به نیمکره راست عدم تقارن بتا را افزایش دهد. نتیجه‌گیری: آموزش حافظه کاری هیجانی می‌تواند محور اصلی بهبود عدم تقارن بتا دو نیمکره مغزی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی باشد.

The Effectiveness of Emotional Working Memory Training on Beta Asymmetry in Frontal Regions of Two Hemispheres in People with Borderline Personality Disorder

Introduction: The prevalence of borderline personality disorder is more than other type of personality disorders. It has been shown that there are some neurological deficits in patients with borderline personality disorder such as cognitive inhibition and selfinjury, but the few studies aimed to decrease this deficit have been conducted. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of emotional working memory training on the EEG asymmetry index in the beta band between two hemispheres in people with borderline personality disorder. Materials and Methods: The method of the current study was experimental and its design was pretestposttest with the control group. All students of the University of Mohaghegh Ardebili with borderline personality disorder in 9697 academic years comprised the statistical population of this study. Forty people selected by screening method via scale of borderline personality disorder trait and the structural clinical interview for mental disorders (SCIDII) and assigned to two experimental and control groups. The experimental group received 10 sessions of emotional working memory training, but no intervention was provided for the control group. The EEG device was used to record the electrical activity of the brain from the frontal lobe (Fp1, Fp2, F3, F4, F7, F8). Results: The results showed that the mean scores of the interhemispheric beta asymmetry have increased in the experimental group compared to the control group at the posttest stage. The emotional working memory training can lead to increased interhemispheric beta asymmetry. This intervention can increase the beta asymmetry by enhancing the beta wave in left hemisphere rather than right. Conclusion: the emotional working memory training can be the main axis to improve interhemispheric beta asymmetry in people with borderline personality disorder.