بازخوانی نظریه میشل فوکو درباره مرگ و کارکرد مولّف و نسبت آن با سرقت ادبی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
گلستانی مجتبی
|
منبع
|
كيمياي هنر - 1396 - دوره : 6 - شماره : 23 - صفحه:57 -68
|
چکیده
|
پرسش اصلی جستار حاضر این است که مساله سرقت ادبی یا دستبرد فکری چه نسبتی با کارکرد مولّف در گفتمان ادبیات دارد. کارکرد مولّف اصطلاحی است که فیلسوف فرانسوی، میشل فوکو (1926ـ1984 م.) در تحلیل مفهوم مولّف و شکل گیری آن در درون گفتمان مدرنیته به کار می برد. در این نوشتار، سرقت ادبی را با توجّه به کارکرد مولّف و همچنین با توسّل به این پیش فرض که گفتمانی که ادبیات نام دارد، متعلّق به دوره مدرن و شکل گرفته در چارچوب مدرنیته است، واکاوی می کنیم و سپس با این فرض که سرقت ادبی یک مقوله اقتصادی است، به دیرینه شناسی و ربط مفهوم سرقت ادبی با نهاد مالکیت در گفتمان مدرنیته می پردازیم. نتیجه این که هرجا مالکیتی باشد، سرقت نیز وجود و معنا می یابد. بنابراین، ابتدا مفاهیم سرقت ادبی و گفتمان ادبیات و کارکرد مولّف را وارسی خواهیم کرد تا در نهایت، فراتر از داوری های ارزشی موجود درباره درست / نادرست بودن یا خوب/ بد بودن آن چه سرقت ادبی می دانند، کارکرد این مفهوم را به منزله یک استعاره اقتصادی در نظام دانایی مدرنیته دیرینه شناسی کنیم.
|
کلیدواژه
|
سرقت ادبی، مولّف، گفتمان ادبیات، نهاد مالکیت، مدرنیته
|
آدرس
|
دانشگاه قم, ایران
|
پست الکترونیکی
|
golestanimojtaba@gmail.com
|
|
|
|
|