فلسفه تاریخ و تاریخ نگاری هنر از منظر سنّتی و نوین
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رستم بیگی سمانه (ثمین) ,زاویه سعید
|
منبع
|
كيمياي هنر - 1393 - دوره : 3 - شماره : 10 - صفحه:35 -54
|
چکیده
|
مطالعه تاریخ و تبعاً نتایجی که از آن استنتاج میگردد مبتنی بر پارادایمی است که تاریخنگاری به آن اتکا دارد. چیستی تاریخ و مسیر پیدایش آن و تبدیل شدن آن به علم تاریخ سرگذشتی به پیچیدگی حیات انسان دارد؛ زیرا تاریخ همواره وابسته به انسان است. کلمه تاریخ دو معنای اصلی دارد؛ آنچه در گذشته بوده، یعنی موعدی که اتفاق افتاده است؛ و دانشی که درباره آن وقایع بوده است، یعنی تاریخی که ثبت شده است. در بیشتر موارد تاریخ در مفهوم دوم کلمه مورد نظر است. در این مسیر، تاریخ هنر و تاریخ نگاری هنر از اهمیت فوق العادهای برخوردار است؛ زیرا آثار هنری سرآغاز حیات معنوی و فرهنگی انسانها هستند. این پژوهش به بررسی رویکردهای تاریخنگاری سنّتی و مدرن پرداخته و با اتکا به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای در پی پاسخگویی به چیستی سرگذشت تاریخنگاری، و همچنین دلایل فلسفه تاریخنگاری نوین در ردّ رویکردهای سنّتی بوده و از این رهگذر خواهان درک چگونگی روند تغییرات در تاریخ نگاری هنر میباشد. از آنجا که درک شیوه تاریخی و شناخت انواع آن به کشفِ ماهیت هر پدیدهای کمک میکند، این مقاله نیز با مطالعه مفهوم تاریخ و چگونگی پیدایش آن و مسیری که در طول زمان طی کرده است، و با نگاه موردی به تاریخ هنر، به این نتیجه دست یازید که تاریخ همواره واقعیت رخ داده نیست بلکه انتخاب موضوعی است که اهمیت آن را مورخ تعیین میکند و شیوه ثبت اوست که ماندگاری واقعیت تاریخی را تضمین مینماید. از این رو، تحولات فلسفی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی در هر دوره، متضمن شیوه تاریخنگاری در همان دوره خاص است و در هر حال، مورخ اندیشه عصر خود را در تفسیر متون تاریخی دخالت میدهد. او ناخودآگاه در فضای اندیشه عصر خود قرار گرفته و اثرش(تاریخ نگاشته شده) بازتاب همان اندیشه وی بوده و این همان ایرادی است که تاریخ نگاری نوین تحت عنوان «جانبدارانه بودن تاریخ»، به رویکرد سنّتی وارد میکند. حال آنکه تاریخنگاری نوین نیز مفرّی از آن ندارد.
|
کلیدواژه
|
چیستی تاریخ ,تاریخ علم ,تاریخنگاری سنّتی ,تاریخنگاری نوین
|
آدرس
|
دانشگاه هنر تهران, ایران, دانشگاه هنر تهران, ایران
|
|
|
|
|
|
|