|
|
ویکتور برگن پایان نظریهپردازی هنر
|
|
|
|
|
نویسنده
|
طهوری نیر
|
منبع
|
كيمياي هنر - 1391 - دوره : 1 - شماره : 5 - صفحه:7 -22
|
چکیده
|
ویکتور برگن، هنرمند و عکاس انگلیسی، متاثر از فیلسوفان و نظریهپردازانی چون کارل مارکس ، زیگموند فروید ، ژاک دریدا ، میشل فوکو ، رولان بارت و ژاک لاکان ، در زمینه کانسپچوالآرت، نقد و نظریهپردازی هنر از شهرتی بهسزا برخوردار است. او به مناسبت برپایی نمایشگاهی از آثارش در انستیتوی هنرهای معاصر و گالری کِتلزیارد در کمبریج (1984م)، همچنین انتشار کتابی (مجموعه مقالات) با عنوان پایان نظریهپردازی هنر در 1986م کاندید جایزه ترنر شد. او در این کتاب «پایان نظریهپردازی هنر» را در برابر دیگر نظریهها در حوزه «پایان هنر» ارایه میکند که مهمترینشان نظریه آرتور دانتو است. علاوه بر این، مجموعه مقالاتی شامل نوشتهها، گفتگوها، نشستهای علمی و تعدادی از نظریههای هنری او که به ترتیب زمانی مرتب شدهاند، در کتابی به نام متنهای موازی نیز در سالهای اخیر به چاپ رسیده است.به نظر برگن، نظریهپردازی هنر که با شکلگیری نظام بههمپیوسته تاریخ هنر، استتیک و نقد در عصر روشنگری آغاز شد، در مدرنیسم متاخر به اوج خود رسید و در دوره معاصر پایان یافته است. بدین ترتیب، بهرغم چنین نظریهای، او خود به نوعی نظریهپردازی و نقد هنر دست میزند، زیرا هر نوع بحث نظری در باب هنر ماهیتاً از خصلت نظریهپردازی برخوردار است. از این رو، میتوان نظریه او را نوعی تناقضنما به شمار آورد، زیرا او خود هنرمندی است که به نقد و نظریهپردازی هنر هم مبادرت میورزد. روشن است که هرگاه اثر هنری مورد بحث قرار گیرد، خواهناخواه به بوته نقد و نظر نیز گذاشته میشود.مقاله حاضر مروری است بر دیدگاههای او که از منظر روانشناسی فرویدی در حوزه کانسپچوالآرت به هنر میپردازد و شخصیت هنرمند را برآمده از ساختار طبیعی روان انسان در فرایند شکلگیری و رشد اجتماعی میبیند. برگن نه تنها نظریهپردازی هنر را در نظام بههمپیوسته تاریخ هنر، نقد و استتیک بیان میکند که همچنین هنر را در چرخهای از سیاست و اقتصاد قرار میدهد. بدین ترتیب، آثار هنری نیز چیزی جز برساخته این نظام بههمپیوسته نیستند. به نظر او آثار کانسپچوال خود بیانگر نظریهاند و به عبارتی سادهتر، اینک هنر خود به نظریه و نقد تبدیل شده است و بنابراین، نظریهپردازی هنر به شکل نظری به پایان رسیده است و در قالب آثار هنری ارایه میشود. میتوان افزود که عالم هنر را بیش از این نیازی به وجود دو طبقه منتقدان و نظریهپردازان نیست!
|
کلیدواژه
|
ویکتور برگن ,پایان نظریهپردازی هنر ,کانسپچوالآرت ,نقد ,استتیک
|
آدرس
|
عضو هییت علمی پژوهشکده هنر, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|