جایگاه برخی از اندیشههای فلسفی شرق بر سینمای هنری غرب: بررسی موردی فیلم «سرچشمه» ساختهی دارن آرنوفسکی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فرشته حکمت فرشاد
|
منبع
|
كيمياي هنر - 1395 - دوره : 5 - شماره : 19 - صفحه:101 -109
|
چکیده
|
در طول تاریخ صد ساله سینما، بسیاری از فیلم های هنری، مبتنی برنوعی نگاه رویاگونه و بازآفرینی جهانی دگرگون و ویژه در برابر جهان واقعیت ساخته شده اند. گرایش این گونه از فیلم ها، به سمت ساختارشکنی، هنجارگریزی و آشنایی زدایی است. سینمایی مبتنی بر دریافت های شهودی فیلم ساز از زندگی و جهان هستی. کارکردهای ساختاری و محتوایی فیلم های هنری، ایجاد پرسش و برانگیختن تماشاگر به تاویل است. از این رو، فیلم های مستند و داستانی که در این قلمرو جای می گیرند، بازتاب صرف واقعیت نیستند بلکه کاشف حقیقت هایی اند که در فراسوی پدیده های رایج زندگی، طبیعت و جهان هستی در جریان است. بر این اساس، نقد هرمنوتیکی، نقد فلسفی، دانش نشانه شناسی و زبان شناسی، ما را به دریافت های کاملتر معناها و شناخت ویژگی های این نوع از سینما، یاری می رساند. بنیاد این سینما بر زبان و بیان تصویری است و کلام (گفتگو یا گفتار متن) در آن نقش محوری را ایفا نمی کند. تلاش قابل ستایش سینمای هنری و شاعرانه، در نوآوری، ساختارشکنی، تجربه گرایی، هنجارگریزی و برخورداری از پیام ها و معانی فلسفی و اشراقی (و به گونه ای فراگیر، داشتن پیام های مثبت) است.در فیلم سرچشمه ساخته دارن آرنوفسکی دنیای رویاها، افسانه ها، اسطوره ها و آیین ها، منابع مناسبی برای الهام بخشی به این فیلم هنری و شاعرانه بوده اند. درونمایه ها و اندیشه های این فیلم شاعرانه؛ عشق، زیبایی، ستایش زندگی، شکوه طبیعت، رستگاری، نقد خشونت، هستی شناسی، ترسیم رنج ها، شادی ها و احساسات بشری بوده و از ازیر ساخت های فلسفی، عرفانی، انسان شناسی و روانشناسی، اسطوره شناسی و تمثیل شناسی برخوردار است.
|
کلیدواژه
|
سینما، معنا، هنر، شعر، شهود، فلسفه، اسطوره، خیال، سرچشمه، آرنوفسکی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی, گروه هنرهای نمایشی, ایران
|
|
|
|
|
|
|