|
|
تحلیل معنیشناختی واژۀ «ضلال و اوصاف آن» در قرآن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مسبوق مهدی ,غلامی یلقون آقاج علی حسین
|
منبع
|
پژوهش هاي زبانشناختي قرآن - 1396 - دوره : 6 - شماره : 2 - صفحه:23 -44
|
چکیده
|
شناخت معانی واژگان قرآن و تبیین میدان معنایی آنها از دیرباز توجه مفسران و قرآن پژوهان را جلب کرده است. واژۀ ضلال و مشتقات آن از جمله واژه هایی است که در قرآن از بسامد نسبتاً بالایی برخوردار است. این واژه در بافت قرآنی با اوصاف مبین، بعید، کبیر و قدیم آمده است. در این پژوهش کوشش شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و با تاکید بر ساختارهای مختلف صرفی و ترکیب نحوی آیات مشتمل بر واژۀ ضلال، معانی این واژه و کاربرد آن با اوصاف یادشده، تبیین شود. برآیند پژوهش نشان می دهد که صفت مبین بیشترین و کبیر و قدیم کمترین کاربرد را دارند. صفت مبین هم برای ضلال به معنای گمراهی حقیقی و دینی و هم برای گمراهی غیردینی آمده است؛ درحالی که صفت بعید تنها برای گمراهی حقیقی و صفت های کبیر و قدیم برای گمراهی غیرحقیقی به کار رفته اند. کارکردهای واژۀ ضلال با صفت های یادشده از نظر معنا و ساختار صرفی و نحوی تفاوت های آشکاری دارند؛ به گونه ای که از نظر صرفی به دو صورت نکره و معرفه و از نظر نحوی در نقش های مجرور به حرف جر، مفعول مطلق و خبر به کار رفته اند.
|
کلیدواژه
|
قرآن، ضلال، مبین، بعید، کبیر، قدیم
|
آدرس
|
دانشگاه بوعلی سینا, گروه زبان و ادبیات عربی, ایران, دانشگاه بوعلی سینا, ایران
|
پست الکترونیکی
|
aligholami121@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Semantic Analysis of the Word Zalaal (Obliquity) along with its Descriptions in the Holy Quran
|
|
|
Authors
|
Masboogh Seyyed Mehdi ,Gholami Yalghon Ali Hosein
|
Abstract
|
Knowing the meaning of the Koranic words and explaining their semantic field have always been taken into consideration by the interpreters of Quran. The word “Zalaal” and its derivatives are one of those words which frequently used in the Holy Quran. The word is used in Koranic context as “مبین” (explanatory), “بعید” (unseemly), “کبیر” (great), and “قدیم” (old). The current study has discussed the explanation of this word as well as its usage, emphasizing different morphological structures and syntactic composition of the signs through a descriptiveanalytic method. The results show that “مبین” is of the most frequent use whereas “کبیر” and “قدیم” are of the least one. The word “مبین” is used for both religious obliquity and irreligious obliquity. The word “بعید” is used for real obliquity and the words “کبیر” and “قدیم” are used for unreal obliquity. Different uses of the word “Zalaal” along with the abovementioned adjectives are of such considerable distinctions with regard to morphosyntactic meaning and structure that they have been morphologically used as both definite and indefinite forms whereas they have been syntactically used as majrur, absolute object as well as rheme.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|