مولفههای روایت در سه شعر بلند «اخوان ثالث»با تاکید بر دیدگاه «ژرار ژنت»
|
|
|
|
|
نویسنده
|
وهابی دریاکناری رقیه ,نیک منش مهدی
|
منبع
|
پژوهشنامه ادب غنايي - 1396 - دوره : 15 - شماره : 28 - صفحه:187 -207
|
چکیده
|
«روایتشناسی» دانشی جدید و نتیجۀ انقلاب ساختارگرایی در عرصۀ داستان است. در تحلیل ساختارگرایانۀ «روایت»، سازوکارهای درونی متن ادبی بررسی میگردند؛ تا واحدهای ساختاری بنیادین کشف شوند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی ساختار «روایت» در سه شعر بلند رواییِ «مهدی اخوان ثالث»: «قصۀ شهر سنگستان»، «اژدها عفریتهای منحوس» و «خوان هشتم» است. در این مقاله تلاش گردیده است، تا بر اساس دیدگاه «ژرار ژنت» به بررسی مولفههای روایی؛ یعنی «زمان دستوری»، «وجه» و «صدا» پرداخته شود و بر آن است تا یکی از جنبههای تحولِ منظومههای رواییِ معاصر برشمرده شود. نتیجه این بررسی نشان میدهد: «اخوان» در سرودن اشعار رواییِ خود، از ظرفیتهای«روایت» و «روایتگری» بهترین استفاده را نموده است. روایتهای او به شکل لحظهای و خطی بیان نشده؛ بلکه اغلب با «رجوع به گذشته» شکل گرفتهاند. وی از «شتاب مثبت» و «ثابت» بهره میبرد. بسامد حاکم بر این سه منظومه، «بسامد مفرد» است. افعال و کنشهای هر سه اثر روایی، در زمان گذشته روی داده است. «فاصله» در دو منظومه اخوان، چشمگیر است؛ زیرا راویان آنها «داخل در روایت خود» هستند.
|
کلیدواژه
|
روایت ,ژرار ژنت ,شعر روایی ,سه شعر بلند اخوان ثالث
|
آدرس
|
دانشگاه الزهرا(س), ایران, دانشگاه الزهرا(س), ایران
|
پست الکترونیکی
|
m.nikmanesh@alzahra.ac.ir
|
|
|
|
|