تحلیل فرایند گفتمانی گسست و پیوست در غزلهای کمال خجندی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کنعانی ابراهیم
|
منبع
|
پژوهشنامه ادب غنايي - 1398 - دوره : 17 - شماره : 32 - صفحه:159 -176
|
چکیده
|
کمال خجندی، شاعر شیرینسخن سبک عراقی و یکی از درخشانترین چهرههای غزلی شعر فارسی است. یکی از گونههای گفتمانی که در غزلهای کمال کاربرد گستردهای دارد، گفتمان شناختی است. در گفتمان شناختی، فرایند کنشی در تعامل با فرایند شَوِشی ایفای نقش میکند و بههمیندلیل، شناخت بهگونهای باز، متکثر و پویا تبدیل میشود. یکی از مباحثی که در گفتمان شناختی مطرح میشود، گسست و پیوست گفتمانی است. در فرایند گسست و پیوست، منِ شناختی کنشگر با منِ پدیداری و استعلایی او مرتبط میشود؛ حالِ زمانی در ارتباط با نهحال زمانی و مکان گفتهپردازی در ارتباط با نهمکان گفتهای قرار میگیرد. در مقالۀ حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، گفتمان شناختی و فرایند گسست و پیوست گفتمانی در غزلهای کمال خجندی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که فرایند گسست و پیوست گفتمانی چگونه در غزل کمال تحقق پیدا میکند و از این طریق چه معنایی تولید میشود. در فرایند گسست و پیوست در غزل کمال، شاهد تعامل دوسویۀ فضای گفتهپردازی و فضای گفتهای، یا دنیای گفتهپرداز و گفتهخوان هستیم. با وجود این، ساختار غالب گفتمان از آنِ گسست است و پیوستهای گفتمانی نیز در خدمت گسست گفتمانی قرار میگیرند.
|
کلیدواژه
|
کمال خجندی، گفتمان، شناختی، شَوِشی، گسست و پیوست
|
آدرس
|
دانشگاه کوثر بجنورد, ایران
|
پست الکترونیکی
|
ebrahimkanani@tub.ac.ir
|
|
|
|
|