>
Fa   |   Ar   |   En
   عدم قطعیت در فراداستان شب ممکن  
   
نویسنده ایران زاده نعمت الله ,لیاقی مطلق نفیسه
منبع پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت - 1396 - دوره : 6 - شماره : 1 - صفحه:51 -70
چکیده    مطرح شدن اصل عدم قطعیتِ هایزنبرگ در فیزیک، جهان‌‌بینی انسان را به هستی و حتی خود انسان تغییر داد. به‌تبع آن، «واقعیت» بازتعریف شد و «زبان» به‌عنوان واسطه و برسازندۀ واقعیت، به جایگاه ویژه‌ای دست یافت. بازتاب این اندیشه در ادبیات، موجد نوع (ژانر) جدیدی در ادبیات داستانی است که خودآگاهانه توجه مخاطب را به وضع ساختگی‌‌اش جلب می‌‌کند تا از این راه پرسش‌هایی را دربارۀ رابطۀ داستان و واقعیت مطرح سازد. این داستان‌‌ها «فراداستان» نام دارند و علاوه بر تاثیر ماهوی‌‌ای که از اصل عدم قطعیت گرفته‌اند، در بهره‌‌گیری از تکنیک‌‌های داستانی نیز بازتابگر این اصل‌اند. اتصال کوتاه، تناقض، جایگشت، زیاده‌‌روی، عدم تناهی، ساختار تودرتو، تعدد راوی، راوی غیرقابل اعتماد، پیوند دوگانه، غیاب، فرجام چندگانه و نامعین، تکنیک‌‌های داستانی‌‌ای هستند که از اصل عدم قطعیت تاثیر گرفته‌‌اند. شب ممکن رمانی فراداستانی از محمدحسن شهسواری است که به‌خوبی توانسته از تمهیدات پسامدرنیستی برای ایجاد عدم قطعیت در داستان بهره جوید. در این نوشتار، جلوه‌‌های عدم قطعیت در رمان شب ممکن بررسی شده و از این رهگذر، شیوه‌‌های متفاوت ایجاد عدم قطعیت در فراداستان معرفی شده‌است.
کلیدواژه فراداستان، عدم قطعیت، پسامدرنیسم، زبان، واقعیت، شب ممکن، شهسواری
آدرس دانشگاه علامه طباطبایی, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
 
   Uncertainty in the Metafiction of “Night of Possible” (Shab_e Momken)  
   
Authors Liaqi Motlaq Nafiseh
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved