>
Fa   |   Ar   |   En
   پدیدارشناسی عاطفه در ادبیات داستانی مقاومت با نگاهی بر رمان پل معلق  
   
نویسنده بهروز زیبا ,طغیانی اسحاق
منبع پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت - 1395 - دوره : 5 - شماره : 2 - صفحه:187 -204
چکیده    در این مقاله، رمان پل معلق نوشتۀ محمدرضا بایرامی با رویکرد عاطفی، تحلیل پدیدارشناختی شده‌است. داستان‌های مقاومت از بسترهای مناسب برای بازنمایی کارکردهای عناصر غنایی به‌عنوان هنری‌ترین شکل بروز عواطف انسانی است؛ بنابراین، می‌توان با بررسی عواطف از نظر پدیدارشناسی، ماهیت و ویژگی‌‌های احساسات انسانی و جایگاه و ارتباط آن را با رویداد‌ها و تجارب عاطفی شناخت و از رمان و عناصر غنایی آن، واکاوی زیربنایی و هستی‌شناختی به دست داد. روش تحقیق، مبتنی بر توصیف معناشناختی رفتار‌ها و عواطف براساس روی‌آورد و محتوای آن‌هاست که عناصر هریک از فرایند‌ها، استخراج شده و جایگاه آن‌ها در تقویم معنا، تحلیل و دسته‌بندی شده‌است. عواطف در رما‌ن، در پس بنیان‌‌های شناختی و نگرشی شخصیت‌ها، از دو دیدگاه پدیدارشناسی کلاسیک و نو تحلیل شده‌است؛ نخست با واکاوی محتوا و انگیزه‌‌‌های کنش‌ها و تجارب زیسته، تشابهات و افتراقات فکری و احساسی آن‌ها در قالب سوبژکتیویته و شخصی، و انترسوبژکتیویته و همدلانه به دست آمده، و دوم با استفاده از مبانی پدیدارشناسی نو ـ که بنیاد علمی‌تری نسبت به عواطف دارد ـ به شیوه‌‌‌های بیان احساسات از نظر انعکاس حالت‌‌های تاثری و نقش آن در ایجاد فضا‌‌های عاطفی در رمان و تاثیر بر مخاطب، پرداخته شده‌است.
کلیدواژه پدیدارشناسی ,هستی‌شناسی ,عاطفه ,عناصر غنایی ,ادبیات داستانی مقاومت ,پل معلق
آدرس دانشگاه اصفهان, ایران, دانشگاه اصفهان, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved