|
|
|
|
تحلیل کهنالگویی آرمانشهرگرایی و سیر الگووارههای ادبیات آرمانشهری در ادب کلاسیک ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
نویسنده
|
قایمی فرزاد
|
|
منبع
|
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت - 1395 - دوره : 5 - شماره : 1 - صفحه:131 -150
|
|
چکیده
|
ادبیات آرمانشهری از حیث محتوا، دربرگیرنده آرزوی تحقق جهانی با شرایط بهتر و آرمانی (آرمانشهر) یا حاوی تصور جهانی مطلوب و در عین حال انتزاعی (ناکجاآباد) است. این نوعِ ادبی، بر مبنای انگیزه اصلی واحدی که نوستالژی و آرزوی بازگشت به خاستگاهی ازلی است، و با توجه به پارادایمهای فکری شکلدهنده به آنها، ساختهای مشخصی را شکل دادهاست. در خاستگاهشناسی و تحلیل کیفی نوع ادبیات آرمانشهری. احساس نوستالژی و وحشت از تبعید به دنیای خاکی (لغزیدن به سطح خودآگاهی) و تصویر کهنالگویی شهر آرمانی و بهشت زمینی، عوامل اصلی شکلدهنده به این نوع است. این شهر، ساختی کهنالگویی (مشابه پردیس آسمانی) در روایات اساطیری، ساختی فانتزی در روایات مذهبی و عامیانه، ساختی تمثیلی در ادبیات تعلیمی، ساختی رمزی در ادبیات عرفانی دارد. در این جستار، ضمن مرور و طبقهبندی الگویی این گونه ادبی، انواع آن در سه زمینه آرمانشهر اساطیری، آرمانشهر فلسفی، آرمانشهر روایی ـ تعلیمی، و نمودهای هر کدام از این الگووارهها در فرهنگ ایرانی و ادبیات کلاسیک فارسی بررسی شدهاست.
|
|
کلیدواژه
|
آرمانشهر ,ادبیات آرمانشهری ,شهر پردیسی/ بهشت ,کهنالگو ,اسطوره ,utopia ,utopian literature ,paradise city/heaven ,archetype ,myth
|
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد, ایران
|
|
پست الکترونیکی
|
ghaemi-f@um.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|