|
|
نقد تطبیقی «مقامۀ صنعانیۀ» قاسم حریری و داستان «مردی که نفسش را کشت» از صادق هدایت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فضیلت محمود ,پاک نژاد رحیم
|
منبع
|
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت - 1403 - دوره : 13 - شماره : 2 - صفحه:1 -17
|
چکیده
|
از وجوه تمایز انسان از دیگر موجودات، فهم فضائل و رذائل اخلاقی است که از دیرباز تاکنون بهعنوان سنگ محکی برای سنجش رفتارها و سلوک بشری به کار میرود. نظر به اهمیت این موضوع، شاعران و نویسندگان ملل مختلف از دیرباز این دوگانه را دستمایهای برای آفرینشهای ادبی قرار دادهاند تا بدین وسیله توجه مخاطبان خود را به آن جلب کنند. تزویر یکی از این رذیلتهاست که با توجه به تاثیرات منفی آن در سطوح فردی و اجتماعی، مورد مذمت آفرینندگان ادبی قرار گرفته است. صادق هدایت در داستان «مردی که نفسش را کشت» و قاسم حریری در «مقامۀ صنعانیه» با محور قرار دادن شخصیتی با رفتارهای دوگانه، آسیبهای این کژتابی رفتاری را در بستر دو گونۀ ادبی مقامه و داستان با خوانندگان خود در میان میگذارند. در پژوهش حاضر به نقد تطبیقی ساختار دو متن یادشده میپردازیم و نشان میدهیم که ساختار این دو اثر، علیرغم فاصلۀ زمانی بین آنها نهایتاً چه کمکی به پروراندن بنمایۀ تزویر کرده است. شباهتهای این دو متن در فضاسازی و شخصیتپردازی نیز درخور اعتنا و تفاوت مقامۀ صنعانیه و داستان هدایت در کاربست بنمایۀ تزویر، معطوف به نوع پایانبندی آنهاست که تفاوت جهانبینی حریری و هدایت را نشان میدهد. نویسندۀ مقامات در سپهر اندیشگی خداباورانهاش نشان میدهد که شخصیتهای مزور و منفی هم نهایتاً میتوانند به توفیق توبه دست پیدا کنند، و هدایت پایان داستانش را با نفسکُشی شخصیتی رقم میزند که اعتمادش را به اشخاص صوفیمآب از دست داده است. دادههای این پژوهش به روش اسنادی فراهم آمده و رویکرد نگارندگان تطبیقی تحلیلی است.
|
کلیدواژه
|
تزویر، بنمایه، مقامۀ صنعانیه، صادق هدایت، پایانبندی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه تهران, دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
am72.paknejad@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
comparative criticism of sanaaniyeh maqama and a man who killed his soul story
|
|
|
Authors
|
fazilat mahmoud ,paknejad rahim
|
Abstract
|
one of the important factors that distinguishes mankind from other creatures is the recognition of moral virtues and vices, which are consistently used as standards for judging human behavior. due to the importance of this topic, many poets and writers from different nations have used these two elements as the basis of their literature to draw the attention of their audience to this issue. deception is one of these vices which due to its negative effects on both individual and society level, has been condemned by authors. hedayat in one of his stories called the man who killed his passion and hariri in sanaaniyeh maqama, shared the harms of this immorality with their readers in the form of two different genres of literature (namely maqama and story) by focusing on a hypocrite character and his behaviors. in this study, we are doing comparative criticism of deception in the two mentioned texts which, although they are far apart in terms of time, seem to have similarities worthy of attention in terms of substance, characterization, and ambience. the difference between utilizing the motif of deception can be seen in their endings, which shows the difference between hariri’s and hedayat’s worldviews. the author of maqam in his theological worldview shows that villainies characters can finally achieve repentance, and on the other hand hedayat end his story with the suicide of a character who has lost his trust in mystical characters. the data is provided in a documentary way and our approach is comparative analytical.
|
Keywords
|
deception ,motif ,sanaaniyeh ,sadeq hedayat ,closure
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|