>
Fa   |   Ar   |   En
   تاثیر اگزیستانسیالیسم بر نخستین رمان‌های مدرنِ فارسی  
   
نویسنده حیدری محبوبه ,شریفی ابنوی مصطفی
منبع پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت - 1400 - دوره : 10 - شماره : 4 - صفحه:59 -78
چکیده    اگزیستانسیالیسم از مهم ترین شاخه های فلسفۀ معاصر است که مثل تمام مکتب ها و اصطلاحاتی که در قرن بیستم ظهور کردند، اندیشه ها و آثار متنوعی را زیرمجموعۀ خود قرار می دهد. وجه مشترک تمام متفکران اگزیستانسیالیستی، مخالفت آن ها با فلسفه های عقلی و استعلایی است. برخلاف فیلسوفان استعلایی، اگزیستانسیالیست ها، شناخت را پس از وجود شیء ممکن می دانند و وجود شیء را ممکن و غیرلازم می شمارند. عدم الزام وجود انسان، به او آزادی می دهد اما به نظر اگزیستانسیالیست ها، انسان مسئول است تا به کمک آزادی، برای هستیِ پوچ و بی معنایش، معنایی خلق کند. آن ها برای انضمامی کردنِ اندیشه هایشان از ادبیات کمک می گیرند و راهکارهای اگزیستانسیالیستی خود را، در داستان هایشان شرح می دهند. داستان های اگزیستانسیالیستی از نظر فرم، شبیه به دیگر آثار مدرنیستی هستند. پوچ گرایی، تعهد به زیستن، یافتن معنا، دوگانگی خوب و بد و نامشخص بودنِ مرزهای بین آن ها، تعارض با ادیان، ایدئولوژی ها و ارزش های سنتی و میل به آزادی از مهم ترین درون مایه های ادبیات اگزیستانسیالیستی است. این مکتب فکری درآثار فرهنگی ایران عصر پهلوی، نفوذ بسیاری داشته است. در این مقاله، چهار رمان مدرنیستیِ آن دوره بوف کور، یکلیا و تنهایی او، ملکوت و شازده احتجاب از منظر مولفه های ادبیاتِ اگزیستانسیالیستی بررسی می شوند. سه درون مایۀ اگزیستانسیالیستیِ پوچگرایی، دوگانگی خیر و شر یا خدا و شیطان و بیگانگی و ازخودبیگانگی را برگزیدیم و چهار رمان منتخب را از منظر این درون مایه ها بررسی کردیم. به کمک این تقسیم بندی، یک سیر و خط فکری به دست آمد و به این نتایج رسیدیم که نگاهِ متافیزیکی موجود در سه رمان نخست، در شازده احتجاب ادامه نمی یابد و دید نویسنده در این اثر اجتماعی می شود. همچنین، پوچگراییِ نیهیلیستی دوره های قبل کمرنگ می شود و شخصیت های رمان شازده احتجاب، برای رهایی از پوچی برای زندگی خود، معنایی خلق می کنند. نیز دریافتیم که شخصیت های اصلی هر چهار رمان، با بحران معرفت شناختی درگیر هستند. همگی آن ها تلاش می کنند در جدال با جامعه ای که در آن زندگی می کنند، هویتی برای خود دست و پا کنند و در این راه، برخی در هنجارها و ارزش های اجتماعی حل می شوند و برخی دیگر، فردیت خود را می یابند اما از طرف جامعه طرد می شوند.
کلیدواژه اگزیستانسیالیسم، بوف کور، یکلیا و تنهایی او، ملکوت، شازده احتجاب
آدرس دانشگاه خوارزمی, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه خوارزمی, ایران
پست الکترونیکی mustafasharifi129@gmail.com
 
   The Influence of Existentialism on the First Modern Persian Novels  
   
Authors Heidari Mahboobe ,Sharifi Abnavi Mustafa
Abstract    Existentialism is one of the most important branches of contemporary philosophy, which, like all schools and terms that emerged in the twentieth century, incorporates a variety of ideas and works. The common denominator of all existentialist thinkers is their opposition to transcendental philosophies. Unlike transcendental philosophers, existentialists consider cognition to be possible after the existence of an object and consider the existence of an object unnecessary. The non-necessity of human existence gives them freedom, but according to existentialists, men are responsible to create meaning for their absurd and meaningless existence with the help of the freedom. They use literature to form their ideas and explain their existentialist beliefs in the fictions. Existentialist fictions are similar in form to other modernist works. Absurdity, commitment, finding meaning of life, dichotomy of good and evil and blurring of boundaries between them, conflict with religions, ideologies and traditional values and the desire for freedom are the most important themes of existentialist literature. This school of thought had a great influence in Iran during Pahlavi regime. In this article, four modernist novels of that period; Bufe Kur, Yakolia and her Loneliness, Malakut, and Shazdeh Ehtejab, are examined from the perspectives of existentialist literature. We examined three existentialist themes: nihilism; dichotomy of good and evil or God and Satan; alienation and self alienation, in chosen novels. By this division, we obtained a line of thought and came to the conclusion that the metaphysical view of the first three novels does not continue in Shazdeh Ehtejab and viewpoint of Golshiri becomes social. Also, the nihilism of previous eras fades, and the characters in Shazdeh Ehtejab try to create meaning for their lives to escape emptiness. Also we found out that the main characters of all four novels are involved in an epistemological crisis. They all try to find an identity for themselves in the conflict with their society: some are resolved in social norms and values, others find their individuality however they are rejected by society.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved