رابطۀ تعارض سازمانی با افسردگی در اعضای هیئت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1396

زمینه و هدف: توجه به تعارض سازمانی و افسردگی اعضای هیئت علمی که خود آموزش دهندگان اصلی یک نظام آموزشی هستند، بسیار ضروری است زیرا افزایش تعارض سازمانی منفی می تواند بر کاهش سلامت عمومی افراد تاثیرگذار باشد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی رابطۀ افسردگی شغلی با تعارض سازمانی در اعضای هیئت علمی انجام شد.روش کار: این تحقیق از نوع همبستگی است و جامعۀ پژوهش شده، اعضای هیئت علمی علوم پایۀ 7 دانشکدۀ تابعۀ دانشگاه علوم پزشکی در شهر همدان، به تعداد 244 نفر و به صورت سرشماری در سال 1396ش بوده اند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامۀ گلدبرگ و هیلر، به قصد سنجش افسردگی و پرسش نامۀ تعارض سازمانی استفاده شد. تحلیل داده ها به کمک روش های آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون برای مدل سازی با کمک نرم افزار spss نسخه 16 انجام گرفت.یافته ها: میانگین نمرۀ افسردگی، تعارض سازمانی، تعارض با مدیر، هم ردیفان و مرئوس، به ترتیب 0/8، 22 و 6/7، 7/9 و 7/4 بوده است. نتایج حاکی از وجود همبستگی و ارتباط مثبت و معنی دار بین افسردگی و تعارض سازمانی (r=0.415 p=0/001) بود. این ارتباط در دو بُعد تعارض با هم ردیفان (0/615r ،0/001=p) و تعارض با مرئوس (0/628r، 0/001=p) نیز مشاهده شد، ولی در بُعد تعارض با مدیر، ارتباط معنی داری دیده نشد.نتیجه گیری: با توجه به وجود همبستگی بین تعارض سازمانی و افسردگی و ارتباط مثبت و مستقیم بین آن ها، باید بر عوامل مختلف ایجاد تعارض در جامعۀ پژوهش شده تمرکز کرد و برای رفع و بهبود آن ها به اقداماتی دست زد.

The Relationship between the Organizational Conflict and the Depression in the Faculty Members of Hamadan University of Medical Sciences in 1396

Background: Focusing on the organizational conflict and the depression in the main trainers of an educational system, the faculty members are very necessary because the increased negative organizational conflicts lead to a lower public health. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between the job depression and the organizational conflict in the faculty members. Methods: The present study was a correlation type research and the statistical population included seven faculty members of the department/school/institute of medical sciences in the city of Hamedan with 244 faculty members as per the census of 2017. For the collection of the data, the Goldberg and Hiller questionnaire was used for measuring the depression and the organizational conflict inventory. Using descriptive statistics such as Pearson's correlation coefficient and regression analysis, the data were analyzed for modeling by the SPSS Statistics 24 software.Results: The mean scores of the depression, the organizational conflict, the conflict with the manager, the similar degrees, and the control were 0.8, 22, 6.7, 7.4, and 7.9 respectively. The results showed a significant and positive correlation between the depression and the organizational conflict (P=0.001, r=0.42). Such correlations were also observed in the two dimensions of conflict with the others (P=0.001, r=0.62) and conflict with the control (P=0.001, r=0.43). However, no significant correlation was observed in the dimension of conflict with the manager. Conclusion: The different factors of conflict studied in the society must be focused on, addressed, and improved in light of the positive and direct correlations observed between the organizational conflict and the job depression.