|
|
زبانپریشی قشری: اختلالات و الگوی بازگشت/بهبود زبانی در بیماران دوزبانه ترکی-فارسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حاجی لو تقی ,رقیب دوست شهلا ,قاسمی حسن
|
منبع
|
علوم پيراپزشكي و توانبخشي - 1398 - دوره : 8 - شماره : 2 - صفحه:59 -68
|
چکیده
|
هدف: امروزه،بررسی و شناسایی دو پدیده شگفت انگیز، یعنی مغز و زبان، یکی از پیچیده ترین مسایل علمی به شمار می رود. در مسیر شناسایی بیشتر و دقیق تر پیوند مغز و زبان، عصب شناسان زبان انواع اختلالات زبانی ناشی از صدمات گوناگون مغزی، همانند زبان پریشی (آفازی)، را بررسی می نمایند. در این مقاله، اختلالات زبانی، نوع زبان پریشی و الگوی بازگشت زبانی دو بیمار زبان پریش دوزبانه ترکی آذربایجانیفارسی با آسیب قشری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. روش بررسی: مطالعه حاضر یک تحقیق توصیفی از نوع بررسی موردی بود. جامعه آماری این پژوهش را افراد زبان پریش دوزبانه ترکی آذربایجانی-فارسی استان زنجان با آسیب قشری مغز تشکیل می دادند. از بین20 بیمار زبان پریش دوزبانه که حاضر به مشارکت در این مطالعه بودند، 2 بیمار دوزبانه با آسیب قشری مغز با توجه به شاخص های شناختی، زبانی و آسیب شناختی برای مطالعه انتخاب شدند. برای ارزیابی رفتار زبانی آزمودنی ها در هر دو زبان، از آزمون زبانپریشی دوزبانه (bilingual aphasia test; bat)استفاده شد. یافته ها: در تحلیل داده های حاصل از آزمون های زبان پریشی دوزبانه مشخص شد که زبان مادری (ترکی آذربایجانی) بیمار اول نسبت به زبان دوم او (زبان فارسی) کمتر آسیب دیده است. این بیمار در درک زبان فارسی نسبت به تولید آن مشکلات بیشتری دارد. تحلیل داده های حاصل از اجرای آزمون ها روی بیمار دوم نیز نشان داد که زبان مادری او (ترکی آذربایجانی) نسبت به زبان دوم او (زبان فارسی) آسیب کمتری دیده است. همچنین، وی در زبان ترکی آذربایجانی، همانند زبان فارسی در بخش درک این زبان نسبت به بخش تولید آن عملکرد ضعیف تری از خود نشان داد. این یافته ها نشان می دهند که نشانه ها و نوع زبان پریشی این بیماران در زبان اول (ترکی آذربایجانی) و زبان دوم (فارسی) یکسان بوده است. به طور کلی، تحلیل داده ها نشان داد که بیمار دوم در هر دو زبان نسبت به بیمار اول عملکرد زبانی بهتری داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، نوع زبان پریشی هر دو بیمار در زبان اول (ترکی آذربایجانی) و دوم (زبان فارسی) ورنیکه تشخیص داده شد. علاوه بر این، الگوی بازگشت زبانی هر دو بیمار با ویژگی های الگوی موازی مطابقت داشت. در نهایت، به نظر می رسد که بر اساس نوع زبان پریشی و ناحیه آسیب دیده در مغز آزمودنی های این پژوهش، وجود آسیب در بخش قشری مغز؛ یعنی، لوب آهیانه ایگیجگاهی چپ (بیمار اول) و لوب های پیشانی و آهیانه ای چپ (بیمار دوم)، منجر به بروز علائم تقریباً یکسان و یک نوع زبان پریشی (ورنیکه) در زبان اول و دوم، البته با درجات مختلف، شده است.
|
کلیدواژه
|
آفازی/زبانپریشی، ترکی، الگوی بازگشت، فارسی، دوزبانگی، آزمون زبان پریشی دوزبانه
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبائی, دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی, گروه زبانشناسی, ایران, دانشگاه علامه طباطبائی, دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی, گروه زبانشناسی, ایران, دانشگاه علامه طباطبائی, دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Cortical Aphasia: Language Impairments and Recovery Patterns in Bilingual TurkishPersian Aphasics
|
|
|
Authors
|
Hajiloo T ,Raghibdust Sh ,Ghasemi H
|
Abstract
|
Purpose: Nowadays, the investigation of the brainlanguage relationship is considered to be one of the complicated scientific issues. Among the different scientific fields, neurolinguistics is more interested in exploring this relationship. The most important issues in neurolinguistic studies are the aphasias and language recovery patterns resulting from the damage of the cortical or subcortical brain structures in bi/multilingual aphasics. In this paper, linguistic impairments, aphasia type and recovery patterns in two bilingual Azerbaijani TurkishPersian aphasics with cortical brain lesions were studied. Methods: The research method employed in this study was a descriptive one. Bilingual Azerbaijani TurkishPersian aphasics living in Zanjan province constituted the study population of this study. As a sample, two subjects, based on their linguistic, pathological and cognitive conditions, were selected from twenty aphasics who were content to participate in this study. To evaluate their linguistic performance and gather the required data, the Turkish and Persian versions of the bilingual aphasia test (BAT), which includes 32 subtests, were employed. Results: Data analyses showed that the first patient (case A) had better linguistic performance in his L1 than his L2. Moreover, he had poor performance in the comprehension of his L2. Concerning the linguistic behaviors of the second patient (case B), it became clear that he had more linguistic disorders in his L2 compared to his L1. Besides, his language comprehension, compared to his language production, was poor in both languages. All in all, the second patient got better grades in the BAT subtests both in L1 and L2. Conclusion: The current findings showed that both patients had Wernicke’s aphasia in their L1 & L2. In addition, their language recovery patterns were assessed to be parallel. It seems, based on the type of the aphasia and the location of the damaged area of the subjects, that the presence of the lesions in the cortical areas (left parietotemporal lobe in case A and left frontal lobe, insular & parietal lobes in case B) may lead to the similar aphasia and recovery patterns in the first and second languages of the bilingual TurkishPersian patients.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|