مطالعه تطبیقی نقوش و طرح های انتزاعی در هنراسلامی با هنر مینیمالیسمی

تغییرات گسترد های در جهان، پس از جنگ جهانی دوم، در زمین ههای فلسفی، هنریو سیاسی و اجتماعی رخ داد و تمامی اصول مدرنیسم را به چالش کشید. در این میان هنرمینیمال با رویکردی انتزاعی و مفاهیمی جدید از درون نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی و پاپآرت سر برآورد. در مقابل هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان به بخشی از هنر اطلاق م یشود کهدر جامعه مسلمانان و نه لزوما توسط مسلمانان رواج داشته است. هنرمندان اسلامی خلاقیتشانرا در جهت زنده کردن باورهای درونی خویش و ایجاد مجموع های از تجسمات و آثار هنریمنحصر به فرد سوق دادند. عدم پذیرش توصیف تصاویر موجودات زنده در دین اسلام باعث شدتا هنرمندان اسلامی به تدریج روش جدیدی را تعریف کنند و به این ترتیب از هنر روم یها وبیزانسی ها ی زمان خودشان فاصله بگیرند.در این تحقیق به مقایسه و بررسی آثار هنرمندان مینیمال و آثار هنرهای اسلامی که درسادگی و تکرارشدن نقوش فصل مشترک دارند، پرداخته م یشود. بررسی تاثیرات هنر انتزاعیاسلامی که قدمتی طولانی دارد با یک گرایش هنری معاصر مواردی را روشن م یکند که برایشناخت هر چه بیشتر هنر دوران مدرن و پست مدرن بسیار راهگشا است.روش تحقیق این پژوهش تاریخی، توصیفی و تطبیقی است که اطلاعات مورد نیاز از طریقمطالعات کتابخانه ای و اسنادی به دست آمده است. این مطالعه نشان می دهد که هنرمندانمعاصر با الهام از دور ههای تاریخی بسیار دور و همچنین نگاهی به دوران حاضر، به خلق آثارخود مشغول شد هاند.اهداف مقاله-1 مقایسه تطبیقی کاربرد انتزاع و سادگی در هنر اسلامی و مینیمال.-2 بررسی هدف نهایی هنرمندان در بیان انتزاعی طر حها و نقوش.سوالات مقاله-1 چگونه هنرمندان در هنر مینیمال و هنر اسلامی از انتزاع بهره گرفت هاند؟-2 آیا دیدگاه فلسفی در کاربرد انتزاع در هنراسلامی و مینیمال وجود داشته است؟