|
|
نقد کهن الگویی روابط اجتماعی در رمانهای سیال ذهن ایرانی ( مورد مطالعه: رمان این سگ می خواهد رکسانا را بخورد)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بخشی مهدیه ,جعفری علی ,تربتی سروناز ,صبوری خسروشاهی حبیب
|
منبع
|
مطالعات فرهنگي و ارتباطات - 1402 - دوره : 19 - شماره : 3 - صفحه:305 -332
|
چکیده
|
مقاله حاضر در تلاش است که با تحلیل رمان «این سگ می خواهد رکسانا را بخورد» به عنوان نمونه ای از رمان های سیال ذهن ایرانی دهه نود، به تبیین این مساله بپردازد که چگونه کهن الگوها می توانند روابط اجتماعی را از پیش تعیین کنند؟ و چگونه می توان با شناخت کهن الگوها در راستای ارتباط فرد با خود، روابط اجتماعی را بهبود بخشد؟ بر این اساس، با کاربست نظریات یونگ و بهره گیری از روش نقد کهن الگویی، کهنالگوهای آنیما و آنیموس، نقاب، سایه، خود، رنگ، نماها و اعداد در راوی رمان تحلیل شده است. داستان با سقوط آنیمای روای (کاوه) اتفاق میافتد و در ادامه آنیمای خود را نه در رکسانا (همسرش) بلکه در سایه رکسانا (راحله) جستجو میکند، در خلال داستان با اعترافات خود، نقاب از صورت افتاده میشود، با سایهاش(مهران بنگی) مواجه میشود. سقوط رکسانا منجر به آشکار شدن سایه کاوه میشود. در واقع، کشف آنیموس رکسانا در سایة کاوه (مهران بنگی) و آنیمای کاوه در راحله (سایه رکسانا) منجر به خودآگاهی کاوه میشود. جسدی که از رکسانا برجای میماند توسط سگ (سایه راحله) مورد حمله قرار میگیرد. کشف سایه راحله توسط کاوه، او را در توقف زمان (تنهایی به مثابه سقوط) رها میکند. . راوی به عنوان بازنمایی از تجربه جامعه، با شناخت ناخودآگاه جمعی خود ( منطقه ناشناخته شخصیت )، ارتباط با خود که سنگ بنای ارتباط اجتماعی است را از طریق خودگشودگی و گسترش منطقه گشوده شخصیت بهبود می بخشد و می تواند تعاملات اجتماعی مطلوب تری را با دیگری تجربه کند.
|
کلیدواژه
|
نقد کهن الگویی، روابط اجتماعی، رمان، سیال ذهن، یونگ
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق, ایران, سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی, پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق, گروه علوم ارتباطات اجتماعی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق, گروه علوم اجتماعی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
habibsabouri@hotmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
critique of the archetype of social relations in the fluid mind iranian novels (case study: this dog wants to eat roxana)
|
|
|
Authors
|
bakhshi mahdiyeh ,jafari ali ,torbati sarvenaz ,sabouri khosroshahi habib
|
Abstract
|
the present article tries to explain the relationship between concepts and social relations in iranian society with jung’s psychological concepts and jung archetypes by analyzing the novel &this dog wants to eat roxana& as a representation of social experience? accordingly, using a conceptual model influenced by jung’s theories and using the method of psychoanalytic critique, archetypes; the self, the anima and the animus, the mask, the shadow, the numbers, the color, the wise old man and finally the individual unconscious are analyzed in the characters of the novel. roxana falls with kaveh arguing over her shirt. a shirt that represents the archetype of the mask and the mother. kaveh is looking for her mother’s arms, which she was deprived of when she was 3 years old, in this shirt. kaveh who is looking for his anime not in roxana (his wife) but in his mistress (rahela). during the story, he removes the mask from his self-awareness, which begins with roxana’s fall, and faces his shadow (mehran bangi). the fall of roxana leads to the revelation of kaveh’s shadow. in fact, roxana’s emotional relationship with kaveh (mehran bangi) and kaveh and rahela (betrayal) lead to her downfall and death. a body left by roxana who is attacked by a dog (rahela’s shadow). raheleh’s shadow is kaye kaveh’s accomplice in roxana’s fall as a traitor. it is through the acceptance of these patterns that the individual subconscious and ultimately the pattern of social relations is manifested in kaveh’s social life.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|