بررسی انتقادی نظریه هستی اجتماعی در اندیشه بسکار
|
|
|
|
|
نویسنده
|
معلمی محمد
|
منبع
|
معرفت فرهنگي اجتماعي - 1396 - دوره : 8 - شماره : 3 - صفحه:55 -72
|
چکیده
|
در این مقاله، نظریة هستی اجتماعی از منظر روی بسکار، با روشی کتابخانهای و تحلیلی مورد بررسی انتقادی قرار میگیرد. هستی عینی ساختارهای اجتماعی و چگونگی رابطة ساختار و عامل، سوالاتی است که پاسخ آنها قلب نظریه هستی اجتماعی را تشکیل میدهد. روی بسکار، فیلسوف هندیالاصلی است که با مبانی فلسفی خاصش، نظریهای جدید دربارة هستی اجتماعی ارائه نموده است. این مقاله درصدد است تا با استفاده از چارچوب نظری روششناسی بنیادین، به کشف مبانی این نظریه بپردازد و سپس نظریه هستی اجتماعی بسکار را مورد نقد مبنایی قرار دهد. با بررسی مبانی نظریه هستی اجتماعی بسکار، روشن میشود که این نظریه در همة مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی خود دارای اشکالات بنیادین است؛ هویت اجتماعی علم و معیار صدق از نظر بسکار مورد اشکال است. استدلال مربوط به هستی عینی ساختارها و چگونگی وجود ساختارهای اجتماعی، که وجودی رابطی است، مورد خدشه قرار میگیرد. علایق بنیادین به مثابه هویت انسان، مبنایی است که با سایر مبانی بسکار در تناقض است.
|
کلیدواژه
|
نظریه هستی اجتماعی ,بعد گذرا و ناگذرای علم ,سطح واقعی و بالفعل هستی ,کفایت عملی
|
آدرس
|
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mohamad.moalemi@gmail.com
|
|
|
|
|