>
Fa   |   Ar   |   En
   جایگاه اقوام در شکل‌گیری ساختار سیاسی و حاکمیت افغانستان بعد از 2001 میلادی  
   
نویسنده یزدان پناه کیومرث ,احمدی جلال
منبع سياست - 1400 - دوره : 51 - شماره : 1 - صفحه:311 -334
چکیده    از جمله مباحث مورد توجه در جغرافیای سیاسی، بحث اقوام، شیوه‌های شکل‌گیری و تجمع اقوام در گستره‌های جغرافیایی و شیوه تعامل درون‌قومیتی و برون‌قومیتی آنان با سایر گروه‌های قومیتی و نژادی بوده است. بحث از آن منظر بیشتر مورد توجه است که اقوام در افغانستان در اشکال مختلف در شکل‌گیری پدیده‌ای به نام کشور با ادغام قومیتی نقش بسزایی داشته‌اند. ازاین‌رو کشور افغانستان که موضوع محوری این پژوهش است، در چارچوب قاعده مذکور و در ابعاد مختلف جغرافیایی به‌ویژه جغرافیای سیاسی قابل بررسی، مطالعه و بررسی شده است. بنابراین این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی در پی شناسایی جایگاه اقوام در شکل‌گیری ساختار سیاسی و حاکمیت افغانستان بعد از 2001 میلادی است. نتایج این تحقیق و برخی تحقیقات نشان می‌دهد ساختار قوم‌مدارانه قدرت در گذشته با پشتوانه ایدئولوژی ناسیونالیسم قومی، به تبارگرایی و قوم‌گرایی در میان اقوام غیرحاکم نیز دامن زده، قوم‌گرایی را به‌ پدیده‌ای طبیعی و شیوع‌یافته در همه ارکان جامعه تبدیل کرده و موجب بحران هویت ملی در افغانستان شده است. سلطه طولانی‌مدت قومی سبب شده تا جامعه به وضعیتی برسد که در آن معیارها و منافع قومی تعیین‌کننده رفتار سیاسی افراد و گروه‌های سیاسی اجتماعی باشد. در این وضعیت، هدف اساسی رفتار و کردارها قومیت و تامین منافع قومی است و ایدئولوژی‌ها و روش‌های سیاسی تا آنجا مورد پذیرش و حمایت قرار می‌گیرند که در خدمت این هدف به‌کار آیند و امروزه نیز افزایش قوم‌گرایی را در رده‌های بالای ساختار سیاسی و اداری دولت‌های پساطالبانیسم شاهدیم. از سوی دیگر افغانستان به‌علت تکثر و تنوع اقوام و طوایف، موزه بزرگی از نژادها و ملل گوناگون توصیف شده است. در این کشور مردمانی از نژادهای پشتون، هزاره، تاجیک، ازبیک، ترکمن، بلوچ، قیرقیز، قزلباش، ایماق، نورستانی، کشمیری، هندو، سیک و... سکونت دارند. از آنجا که جامعه افغانستان دارای ساختار قومی و قبیله است، طبیعی است که فعل و انفعالات ساختار سیاسی و گردش قدرت سیاسی، تنها در درون قوم و قبیله خاصی انجام می‌پذیرد و بر این اساس، نظام سیاسی در این کشور به‌جای ارتباط با نظام اجتماعی، بیشتر با زیرنظام های جمعیتی در قالب قوم و قبیله مرتبط بوده است.
کلیدواژه افغانستان، حاکمیت، سلطه قومی، قومیت، وحدت ملی
آدرس دانشگاه تهران, دانشکده جغرافیا, ایران, دانشگاه تهران, ایران
 
   The position of ethnic groups in shaping the political structure and governance of Afghanistan  
   
Authors Yazdanpanah Dero Qiuomars ,Ahmadi seeyd jalal
Abstract    Among the topics discussed in political geography have been the discussion of ethnic groups, the methods of formation and accumulation of ethnic groups in geographical areas, and the method of their intraethnic and extraethnic interaction with other ethnic and racial groups. Afghanistan is the central subject of this research, which can be studied, studied and researched within the framework of the above rule and in different geographical dimensions, especially political geography. This descriptiveanalytical study seeks to identify the position of ethnic groups in the formation of the political structure and governance of Afghanistan after 2001. The results show that the ethnocentric structure of the past power, backed by the ideology of ethnic nationalism, also fostered tribalism and ethnicism among nonruling ethnic groups, making ethnicism a natural and widespread phenomenon in all walks of life and causing a crisis. National identity has been established in Afghanistan. Longterm ethnic domination has led to a society in which ethnic norms and interests determine the political behavior of individuals and sociopolitical groups.In this situation, the basic goal of behavior and actions is ethnicity and the provision of ethnic interests, and political ideologies and methods are accepted and supported to the extent that they serve this purpose, and today the rise of ethnicism is at a high level. We are witnessing the political and administrative structure of postTaliban governments.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved