دیاسپورای کُرد و نقش منافع ژئوپلیتیک در تحول راهبرد ترکیه نسبت به کردهای عراق و سوریه (1395-1382)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
صادقی سید شمس الدین ,رحیمی احمد
|
منبع
|
سياست - 1396 - دوره : 47 - شماره : 2 - صفحه:411 -430
|
چکیده
|
مسئلۀ پراکندگی اقوام کُرد، مرکز ثقل سیاست خارجی خاورمیانهای ترکیه از دهۀ 1920 به بعد بوده و دولت ترکیه با برخورد چندگانه با مسئلۀ کردهای ترکیه، عراق و سوریه، راهبردهای متعددی را تجربه کرده است. تا پیش از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، سیاست دولت ترکیه در قبال کردهای داخل مرزهایش، مبتنی بر انکار و امحا بود و نسبت به کردهای عراق و سوریه، نگرشی امنیتی داشت. از این زمان، شاهد چرخشی در راهبرد و شیوۀ نگرش مقامات ترکیه به سمت پذیرش واقعیت کردهای داخلی از جمله حرکت بهسوی اعطای آزادی، حقوق اجتماعی و سیاسی هستیم. در مورد کردهای آن سوی مرزها، رفتار ترکیه دوگانه است. در خصوص کردستان عراق، دولت ترکیه در پی ایجاد روابط راهبردی با حکومت اقلیم کردستان بوده و در مقابل کردهای سوریه سیاستی امنیتی اتخاذ کرده است. شرایط سیاسی اقتصادی داخلی و ملاحظات راهبردیِ این کشور در راستای ایجاد هژمونی منطقهای، مقامات ترکیه را بهطور چارهناپذیری در مسیر تحول راهبرد نسبت به مسئلۀ کرد قرار داده است. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر در پی آن است تا برای پرسش ذیل، پاسخ مناسبی بیابد: در دوران حکومت حزب عدالت و توسعه، راهبرد ترکیه نسبت به کردهای شمال عراق و سوریه چه تحولی یافته است؟ برای پاسخ به پرسش یادشده، این پژوهش، فرضیۀ حاضر را به سنجش میگذارد: در دوران حکومت حزب عدالت و توسعه، بهدلیل مجموعهای از ملاحظات امنیتی و اقتصادی داخلی، دولت ترکیه راهبرد همکاری استراتژیک با اقلیم کردستان عراق را با هدف به حاشیه راندن جنبش کردهای سوریه و جذب کردهای ترکیه اتخاذ کرد.
|
کلیدواژه
|
ترکیه، راهبرد، سوریه، عراق، کُرد
|
آدرس
|
دانشگاه رازی, گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل, ایران, دانشگاه رازی, ایران
|
|
|
|
|
|
|