بررسی تطبیقی تاثیر فلسفۀ قارهای و تحلیلی بر نواندیشان در جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر رضا داوری و عبدالکریم سروش
|
|
|
|
|
نویسنده
|
برخورداری عارف
|
منبع
|
سياست - 1395 - دوره : 46 - شماره : 4 - صفحه:839 -859
|
چکیده
|
در جامعۀ ایران قبل از انقلاب اسلامی مباحثی شکل گرفت که این مباحث به شکل دو گفتمان رقیب با محوریت عبدالکریم سروش و رضا داوری به بعد از انقلاب کشیده شد. گفتمان سروش با علایق دینی و متاثر از تجربیات و اندیشههای اسلامی، فلسفۀ علم پوپر، دقتهای منطقی و معرفتشناختی فلسفۀ تحلیلی و لیبرالیسم آگاهانه در پی سازگاری با مدرنیته بود. گفتمان داوری با علایق دینی و هویتی به تاثیر از هایدگر و فلسفۀ قارهای به دفاع از فلسفه و ضدیت با منطقگرایی، علمگرایی و بهکار بردن پیشفرضهای ضدروشنگری غربی در مورد جامعه، سیاست، دین، علم و همچنین موضعگیری مذهبی علیه عقل انسان مدرن، به تفاسیر ضد مدرن میپردازد. این گفتمانها بر شکلگیری جریانهای سیاسی و اجتماعیِ مذهبی و غیرمذهبی ایران تاثیرگذار بوده و هر کدام در پی پاسخگویی به مشکلات جامعه ایران بودند. مباحث این دو از اول انقلاب با اختلافات شروع شد و به اوج خود رسید، اما در دوران متاخر به یکدیگر نزدیکتر شد. ازاینرو هدف نوشتۀ حاضر در پاسخ به این پرسش که فلسفۀ قارهای و تحلیلی چه تاثیری بر نواندیشان در جمهوری اسلامی ایران گذاشت؟ این است که با روش تحقیق تطبیقی و با تاکید بر چارچوب مفهومی هرمنوتیک قصدگرای اسکینر، متاثر از فلسفۀ قارهای و تحلیلی به بررسی اندیشههای داوری و سروش بپردازد.
|
کلیدواژه
|
انقلاب اسلامی، ضد علمگرایی، ضد مدرن، فلسفۀ تحلیلی و قارهای، علمگرایی، منطقگرایی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, مرکز مطالعات عالی انقلاب اسلامی, گروه اندیشۀ سیاسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
arefbarkhordari@ut.ac.ir
|
|
|
|
|