فهم فرآیند شکل گیری نشاط با استفاده از نظریه داده بنیاد

این پژوهش کیفی با هدف ارائه مدل تبیین­کننده نشاط در کارکنان بانک­های خصوصی استان قم انجام شده است. این مطالعه از نوع پژوهش‌های کیفی است که با استفاده از نظریه داده‌بنیاد انجام شده است. 23 مصاحبه با کارکنان بانشاط بانک‌های خصوصی استان قم انجام شد. حاصل این مصاحبه‌ها، مجموعه‌ای از مضامین اولیه بود که طی فرایند کدگذاریِ باز، گردآوری و از درون آنها مقوله‌هایی استخراج شد؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله‌ها ذیل عناوین: شرایط علی، پدیده‌محوری، راهبردها، عوامل زمینه‌ای، شرایط مداخله‌گر و پیامدهای نشاط کارکنان در قالب پارادایم کدگذاری محوری تعیین شد؛ در ادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی نیز، سیر داستان ترسیم گردید. در این پژوهش شرایط علی اثرگذار بر نشاط سازمانی به سه دسته کلی: عوامل فردی، عوامل شغلی و عوامل سازمانی تقسیم شده است. عوامل مداخه‌گر شناسایی‌شده، به دو دسته کلی: عوامل کلان و عوامل خرد تقسیم می‌شوند. عوامل کلان عبارت است از: شرایط اقتصادی و شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعه و عوامل خرد عبارت است از: سیاست‌های سازمانی، ساختار سازمانی و ادراک عدالت. عوامل زمینه‌ای شناسایی‌شده عبارت است از: محیط خانوادگی، عوامل مدیریتی، ویژگی همکاران، ارگونومی و وقایع عاطفی. سرانجام پیامدهای شناسایی‌شده در این پژوهش عبارت است از: پیامدهای شخصی، پیامدهای خانوادگی، پیامدهای سازمانی و پیامدهای اجتماعی.

Understanding of Vigor Process by Grounded Theory

This qualitative research is conducted to provide a clarifying model on vigor among the employees of private banks in Qom province. It is a qualitative study conducted by data based theory. 23 interviews were conducted with vigorous employees of private banks in Qom province. The results from these interviews were a set of preliminary implications recollected by coding process and predicaments were extracted then in critical coding step, the links between these predicaments were determine under such titles as causal conditions, phenomenon – orientation, strategies, thematic factors, intervening conditions and the outcomes of employees’ vigor in the format of critical coding paradigm in selective coding step, story trend was drawn. Identified intervening factors were classified into two macro and minor factors. Macro factors include economic and socio cultural conditions of the society while minor ones include organizational policies, organizational structure and justice comprehension. Thematic factors include family ambience, managerial factors, colleagues’ features, agronomy and affective events. Ultimately, identified outcomes in present study include: personal outcomes, familial outcomes, organizational outcomes and social outcomes.