پویاییشناسی برنامههای توسعه در ایران بعد از انقلاب اسلامی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
غفاری غلامرضا
|
منبع
|
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران - 1395 - دوره : 5 - شماره : 1 - صفحه:1 -18
|
چکیده
|
برنامههای توسعه، بهمنظور تاثیرگذاری و ایجاد تغییر و بهبود در زندگی مردم که متضمن ارتقای منابع، فرصتها و توانمندی آحاد افراد جامعه و نیز بهبود در استانداردها و کیفیت زندگی است، نوشته میشوند. آنها مبتنیبر سیاستهایی هستند که در قالبهای انضمامیتر اهداف معین و مواد قانون برنامه که مبنای برنامهها و طرحهای اجرایی هستند، بروز مییابند. در همین زمینه، برنامهریزی بهمثابۀ سازوکاری است که امکان تغییر و بهبود مورد نظر برنامه را ممکن میسازد. پویایی برنامههای توسعه، ریشه در عوامل و شرایط گوناگونی دارد. پویاییشناسی برنامههای توسعه، نهتنها ما را از پویاییهای درونی هر برنامه آگاه میسازد، بلکه امکان فهم شرایط و عواملی را نیز که موجد این پویاییها در محیط بیرونی برنامهها هستند، در پی دارد. در این نوشته، در پی بررسی و بیان روند و پویایی هستیم که برنامههای توسعه در ایران بعد از انقلاب اسلامی تجربه کردهاند. موضوع مقاله، با بررسی مسائلی مانند صورتبندی پویاییهای برنامهها و چگونگی روند این پویاییها در قالب پنج برنامۀ بعد از انقلاب اسلامی دنبال شده است. این پویایی در قالب تفاوت در نامگذاری برنامههاست که معمولاً از جانب دولتهای وقت مطرح شده و ناشی از مواجهۀ متفاوت دولتها با قانون اساسی بهعنوان قانون پایه است. پویایی زمانی برنامهها در ایران بعد از انقلاب اسلامی، بهلحاظ دو دورۀ زمانی دهه بدون برنامه و سالهای برنامه، پویایی برنامهها و دوره زمانی دولتها (ناهمترازی زمانی و فکری)، پویایی رویکردها و راهبردهای اختیارشده که نشان از ناهمسانی جهتگیری و راهبرد برنامههای توسعه در بعد از انقلاب اسلامی دارد، پویایی اهداف و اقدامهای برنامهها و درنهایت، پویایی دوره و شرایط زمانی دورۀ بعد از انقلاب، جنگ، سازندگی، اصلاحات و نقد اصلاحات بررسی میشود. تجربه نشان میدهد که معمولاً ناقدان برنامههای توسعه درمورد نبود شناخت لازم از پویاییشناسی برنامهها نام میبرند، اما کمتر به این موضوع که چرا چنین امری واقعیت پیدا نکرده، وارد شدهاند. بهنظر میرسد ریشۀ این نقیصه را باید در واقعیتهایی مانند نبود بحثهای نظری و روشمند دربارۀ درک درست شرایط اجتماعی تاریخی و داشتهها و نداشتههای جامعۀ ایرانی دانست. نبود تعاطف فکری، جزیرهای و قبیلهایاندیشیدن هم در این وضعیت سهم ویژهای دارد. روشن است که به میزانی که در تدوین برنامههای توسعه، بهویژه در مقام امکانپذیری و اجرا، نیازمند درک و تحلیل درست شرایط جامعۀ ایرانی هستیم، به همان میزان و چهبسا بیشتر، محتاج تحلیل درست و سازگاری با شرایط خارجی و بینالمللی هستیم. امری که همواره یا مورد غفلت بوده است، یا اینکه بهقدر کافی مورد اعتنا و اهتمام نبوده و این خود عنصری موثر در ایجاد انحراف و تغییر مسیرهایی است که ناکارایی برنامهها را در پی داشته است.
|
کلیدواژه
|
انقلاب اسلامی، برنامههای توسعه، پویاییشناسی، دولتها، شرایط زمانی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشکدۀ علوم اجتماعی, گروه برنامهریزی اجتماعی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
ghaffary@ut.ac.ir
|
|
|
|
|